📍حضرت حمزه در احتجاج حسین بن علی علیهماالسلام
حسین بن علی علیهماالسلام در صبح عاشورا، پس از تنظیم صفوف لشکر خویش، بر اسب سوار شد و در برابر دشمن قرار گرفت و با صدای بلند و رسا، خطاب به افراد لشگر عمر سعد، سخنان مفصّلی ایراد کرد و با آنان اتمام حجّت نمود و در ضمن این بیانات، چنین گفت:
«أیّها الناس أنسبونی من اَنا ثمّ ارجعوا إلی انفسکم و عاتبوها و انظروا هل یحلّ لکم قتلی و انتهاک حرمتی؟! اَلَستُ ابن بنت نبیّکم و ابن وصیّه و ابن عمّه و اوّل المؤمنین باللّه و المصدّق لرسوله بما جاء من عند ربّه؟ أوَلَیس حمزه سید الشهداء عمَّ أَبی أوَلَیس حعفر الطیّار عمّی أوَلَم یبلغکم قول رسول اللّه لی ولاِءخی هذان شباب اهل الجنّه…».(۴۶)
«مردم ! بگویید من چه کسی هستم، سپس به خود آیید و خویشتن را ملامت کنید و ببینید آیا قتل من و شکستن حرمتم برای شما جایز است؟ آیا من فرزند دختر پیامبر شما نیستم؟ آیا من فرزند وصیّ و پسر عموی پیامبر شما نیستم؟ مگر من فرزند کسی نیستم که پیش از همه به خدا ایمان آورد و پیش از همه رسالت پیامبر را تصدیق کرد؟
آنگاه فرمود: آیا حمزه سید الشهدا عموی پدر من نیست؟ آیا جعفر طیّار عموی من نیست؟ آیا شما سخن پیامبر را در حق من و برادرم نشنیده اید که فرمود: این دو، سروران جوانان بهشت هستند؟…»
📍حضرت حمزه در گفتار و احتجاج علی بن الحسین علیهماالسلام
۱ـ صدوق رحمه الله از ثابت بن ابی صفیه نقل می کند:
«نَظر علیّ بن الحسین سیّد العابدین علیهماالسلام الی عبیداللّه بن عبّاس بن علیّبن ابی طالب علیه السلام فاستعبر ثمّ قال: ما مِنْ یوم اَشَدّ علی رسول اللّه مِنْ یوم اُحُد قُتِلَ فیه عمّه حمزه بن عبدالمطلب اسداللّه و اسد رسوله و بعده یوم موته قتل فیه ابن عمّه جعفربن ابی طالب، ثمّ قال و لا یوم لیوم الحسین علیه السلام اذ دلف الیه ثلثون ألف رجل یزعمون اَنّهم من هذه الأمّه کلٌ یتقرّب اِلیاللّه عزّ و جلّ بدمه…» یعنی: «روزی علی بن الحسین علیهماالسلام عبیداللّه فرزند عباس بن علی را دید و اشک در چشم آن بزرگوار حلقه زد، آنگاه فرمود: برای پیامبر روزی سخت تر از جنگ احد پیش نیامد؛ زیرا در آن روز بود که عمویش حمزه بن عبدالمطلب، اسداللّه و اسدالرسول شربت شهادت نوشید و پس از احد سخت ترین روز برای آن حضرت جنگ موته بود که پسر عمویش جعفربن ابی طالب را شهید کردند. و سخت تر از روز حسین علیه السلام پیش نیامده؛ زیرا سی هزار نفر آن بزرگوار را احاطه کرده بودند که همه آنها خود را جزو امّت پیامبر صلی الله علیه و آله تصور می کردند و همه آنها با ریختن خون فرزند همان پیامبر به پیشگاه خدا تفرّب می جستند…»(۴۷)
۲ـ تعصّبی که پاداش آن بهشت است:
کلینی رحمه الله از حبیب بن ثابت نقل می کند که امام سجاد علیه السلام فرمود:
«لم یدخل الجنّه حَمیّه غیر حمیّه حمزه بن عبدالمطلب و ذلک حین اسلم غضباً للنّبی فی حدیث السلا الّذی اُلقی علی النبی صلی الله علیه و آله ».(۴۸)
«هیچ تعصبی صاحب خود را داخل بهشت نکرد، جز تعصب حمزه بن عبدالمطلب، آنگاه که بچه دان شتری به وسیله مشرکین مکه به سر و صورت پیامبر انداخته شد و حمزه برای دفاع ازآن حضرت و دفع شرّ دشمنان، اسلام را پذیرفت.»
۳ـ حضرت حمزه در محاجّه امام سجاد علیه السلام :
یکی از خطبه های تاریخی و مهیّج و انقلابی که به وسیله امام سجاد علیه السلام ایراد گردیده و در منابع تاریخی ثبت شده است، خطبه ای است که آن حضرت پس از حادثه عاشورا و به هنگام اسارت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله در شام و در مسجد جامع این شهر ایراد کرد؛ جلسه ای که انبوه شرکت کنندگان در نماز جمعه و از جمله شخص یزیدبن معاویه و درباریان وی، در آن شرکت داشتند.
در این مقاله، به نقل یک فراز از آن خطبه مهم، که محل شاهد ما است بسنده می کنیم و آن را از مقتل خوارزمی (متوفای ۵۶۸) می آوریم:
وی می نویسد: در این مجلس حسّاس، پس از آنکه علی بن الحسین بر عرشه منبر قرار گرفت و حمد و ثنای پروردگار را بجای آورد، چنین فرمود:
«أیّها الناس اُعْطینا ستّا و فضلنا بسبع، اعطینا العلم و الحلم و السماحه و الفصاحه و الشجاعه و المحبّه فی قلوب المؤمنین و فضّلنا بأن منّا النّبیّ المختار محمدا صلی الله علیه و آله و منّا الصدیق و منّا الطیّار و منّا اسداللّه و اسدالرسول و منّا سیّده نساء العالمین فاطمه البتول و منّا سبطا هذه الأمّه و سیّدا شباب أهل الجنّه…»(۵۰)
..............
۴۶ـ این سخنرانی با مختصر اختلاف در متن آن، در تاریخ طبری، ج۷، ص۳۲۸؛ کامل ابن اثیر ج۳، ص۲۸۷؛ ارشاد مفید، ص۲۳۴؛ مقتل خوارزمی، ج۱، ص۲۵۳ و طبقات ابن سعد آمده است.
۴۷ ـ امالی صدوق، ص۲۷۷؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۲۷۴ و ج۴۴، ص۲۹۸
۴۸ ـ کافی، ج۲، ص۳۰۸
۴۹ ـ در کامل بهایی، که نفس المهموم هم از وی نقل کرده است، به جای «حضرت فاطمه» آمده است و «المهدی الّذی یقتل الدّجال».
۵۰ ـ مقتل خوارزمی، ج۲، ص۶۹
ادامه دارد.......
https://eitaa.com/sjafarr