🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 ارکان ايمان و کفر 📌 قسمت ششم :    الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى التَّعَمُّقِ وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ؛ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ.‌‌‌‌..... ♻️ شرح و ترجمه حکمت 🌹 ارکان کفر و شک : امام(علیه السلام) در این بخش از کلام خود نیز داد سخن را درباره تبیین پایه هاى کفر داده و مى فرماید: «کفر بر چهار پایه قرار دارد: تعمق (رفتن به دنبال اوهام به گمان کنجکاوى از اسرار) و ستیزه جویى (جدال و مراء) و انحراف از حق (به سبب هوا و هوس ها و تعصب ها) و دشمنى با حق (به سبب لجاجت)»; (وَ الْکُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ: دَعَائِمَ عَلَى التَّعَمُّقِ، وَالتَّنَازُعِ، وَالزَّیْغِ، وَالشِّقَاقِ). امام در واقع موانع شناخت و عوامل انحراف از حق و حجاب هایى که در برابر فکر انسان قرار مى گیرد و مانع از مشاهده حقایق مى گردد را بیان فرموده، زیرا هر یک از عوامل چهارگانه بالا به تنهایى کافى است انسان را از معرفت حق باز دارد و در بیراهه ها سرگردان سازد تا چه رسد به این که چهار عامل جمع شود. آن گاه در ادامه این سخن مى فرماید: «آن کس که تعمق و کنجکاوى ناصواب پیشه کند هرگز به حق باز نمى گردد»; (فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ یُنِبْ إِلَى الْحَقِّ). منظور از «تعمق» جستجوگرى بیش از حد است مخصوصاً در امورى که رسیدن به کنه آن مشکل یا غیر ممکن است. در روایات اسلامى آمده است که درباره ذات خدا فکر نکنید، بلکه در صفات و خلق او بیندیشید (زیرا ذات او نامتناهى از هر جهت است و فکر هیچ انسانى به کنه ذات او نمى رسد). در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که مى فرماید: «تَکَلَّمُوا فِی خَلْقِ اللَّهِ وَلاَ تَتَکَلَّمُوا فِی اللَّهِ فَإِنَّ الْکَلاَمَ فِی اللَّهِ لاَ یَزْدَادُ صَاحِبَهُ إِلاَّ تَحَیُّراً; درباره آفرینش خداوند سخن بگویید (و بیندیشید) و درباره ذات او سخن مگویید (و نیندیشید) زیرا بحث و گفت و گو در این باره چیزى جز بر حیرت انسان نمى افزاید».(۱) چه بسیار افرادى که بر اثر این تفکر ممنوع در بیراهه گرفتار شده یا وجود خدا را انکار نموده اند و یا قائل به وحدت وجود (به معناى وحدت موجود) شده اند. نیز در کلمات قصار (کلمه 287) آمده است که وقتى از امام(علیه السلام) درباره قضا و قدر سؤال کردند فرمود: «وَ سُئِلَ عَنِ الْقَدَرِ فَقَالَ طَرِیقٌ مُظْلِمٌ فَلاَ تَسْلُکُوهُ وَبَحْرٌ عَمِیقٌ فَلاَ تَلِجُوهُ وَسِرُّ اللَّهِ فَلاَ تَتَکَلَّفُوهُ; راه تاریکى است در آن پا ننهید و دریاى ژرفى است در آن وارد نشوید و سرّ الهى است، براى پى بردن به آن خود را به زحمت نیفکنید». البته در این گونه موارد به مقدارى که از طریق وحى یا در کلمات معصومان(علیهم السلام) وارد شده، انسان مى تواند وارد شود و بیش از آن نباید خود را گرفتار سازد. در روایتى از على بن الحسین(علیهما السلام) آمده است که درباره توحید از حضرتش سؤال کردند در پاسخ فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ یَکُونُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَالاْیَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِیدِ إِلَى قَوْلِهِ هُوَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِکَ فَقَدْ هَلَکَ; خداوند متعال مى دانست در آخر الزمان اقوامى مى آیند که در مسائل (مربوط به ذات و صفات خدا) تعمق و دقت مى کنند، از این رو سوره «توحید» و آیات آغازین سوره «حدید» تا (عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ) را نازل فرمود. پس هرکس ماوراى آن را بطلبد هلاک مى شود».(۲) از این حدیث استفاده مى شود که این آیات، حداکثر معرفت ممکن را به تشنه کامان مى دهد. تعمق و سؤال بیش از اندازه حتى در مورد تکالیف شرعى نیز مورد نهى واقع شده است; قرآن مجید مى فرماید: «(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ); از امورى سؤال نکنید که اگر براى شما آشکار گردد شما را به زحمت مى افکند و ناراحت مى کند».(۳) مى دانیم بنى اسرائیل در داستان معروف ذبح گاو که در اوایل سوره «بقره» آمده بر اثر کثرت سؤال و تعمق در بیان تکلیف، خود را به زحمت فوق العاده اى افکندند. .............. (۱). کافى، ج 1، ص 92، ح 1. (۲). همان، ص 91، ح 3. (۳). مائده، آیه 101.