☘️🌹فاطمه بنت اسد چه گفت و چه شنید 👇🏿 👌چون وارد مسجد الحرام گفت : فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِکَ وَبِما جاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَکُتُبٍ، وَاِنّی مُصَدّقَةٌ بِکَلامِ جَدّی اِبْراهِیْمَ الخَلیلِ، وَاِنّهُ بَنی الْبَیْتَ العَتیقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَیْتَ وَبِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلادَتی؛ پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از طرف تو نازل شده اند، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را (اسد و عبدالمطلب باهم برادر بودن ) تصدیق می‌کنم؛ او که این خانه عتیق را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!» 👌ناگهان دیوار کعبه شکافت و حضرت وارد شد هنگامی که روز چهارم از کعبه خارج شد می فرمود : «اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاَِنَّ آسِیَةَ بِنْتَ مُزاحِمٍ عَبَدَتِ اللّه َ. عَزَّوَجَلَّ سِرّا فِی مَوْضِعٍ لایُحِبُّ اَنْ یَعْبُدَاللّه َ. فِیهِ اِلاّ اضْطِرارا، وَاِنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیابِسَةَ بِیَدِها حَتّی اَکَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنیّا، وَاِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّه ِ. الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَاَوْراقِها [ارزاقها]؛ به راستی من بر زن‌های پیش از خود برتری یافتم؛ زیرا آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) خدا را پنهانی در جایی عبادت کرد که دوست نمی‌داشت در آن مکان (یعنی کاخ فرعون) خدا را عبادت کند، مگر در حال ناچاری؛ و به راستی مریم دختر عمران درخت خشک خرما را با دستش تکان داد تا رطب تازه‌ای از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از میوه‌های بهشتی آن استفاده بردم.» 👌در همان هنگام خروج از هاتفی شنید : «فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَةُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَاللّه ُ. الْعَلِیُّ الاَْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَاَدّبْتُهُ باَدَبی وَوَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَهُوَ الَّذی... یُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتی وَیُقَدِّسُنی وَیُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ واَطاعَهُ وَوَیْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَعَصاهُ پس هنگامی که خواستم [از کعبه]خارج شوم، هاتفی [از غیب]مرا ندا داد:‌ای فاطمه [او را]به نام علی نام گذاری کن! پس او علی است و خدای علیّ اَعْلی است که می‌گوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگی‌های علم خود آگاه ساختم و او کسی است که... بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود. پس خوش به حال کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند.» 📚 بحار، ج. ۳۵، ص. ۱۸؛ اعلام الهدایه، ج. ۲، ص. ۵۰. @masjedemamhadialaihesalam