📌آثار تربيتي بلاها
بلاها و مصايب در تربيت و پرورش فضايل اخلاقي انسان آن چنان مؤثرند که کمتر عاملي از نظر تأثير به پايه آن مي رسد، اينک به برخي از آثار ارزنده آن اشاره مي کنيم 👇👇👇
👈شکوفايي استعدادهاي نهفته.
انسان ها با استعدادهاي گوناگون گام به پهنه هستي مي نهند، ولي براي شکفتگي استعدادهاي نهفته شرايطي لازم است که اين بذر را در وجود انسان به حرکت و جنبش و به تربيت و پرورش در آورد. انسان در پرتو مصايب، قواي دماغي خود را به کار مي اندازد و به قله هاي مرتفع علم و آگاهي مي رسد و اگر سختي ها و محروميت ها نبود هرگز بشر از نردبان علم بالا نمي رفت.
بنابراين بايد گفت: مصايب، مشکلات و بلاها، مادر خوش بختي و کانون راحتي است و اگر زندگي دور از آلام و مصايب بود هرگز بشر به راحتي هاي موجود دست نمي يافت.
👈👈 استقامت و پايداري.
يکي ديگر از آثار تربيتي مصايب اين است که در انسان روح مقاومت و پايداري را تقويت مي کند و او را در برابر حوادث صبور و بردبار، بار مي آورد و طوفان حوادث نمي تواند درخت وجود او را از جاي بکند. پدر و مادري که مراقبند فرزند آنان در کشمکش حوادث و مصايب قرار نگيرد سخت در اشتباهند، اين بچه ها در طوفان حوادث بسان درخت بيدي بر لب جويبارند که به هر بادي مي لرزند و در گردباد حوادث بسان پر کاهي از اين سو به آن سو پرتاب مي شوند، ولي افراد بلاديده و زجر کشيده، مانند سنگ ها و کوه هاي استواري هستند که در برابر بادهاي سهمگين و يا سيل زورآزماي از جاي نمي جنبند.
همان طور که فولاد در پرتو آتش سخت تر مي شود و چاقو به وسيله سوهان تيزتر مي گردد، شدايد و سختي ها نيز انسان را مصم تر و برنده تر مي سازد. تا نبيند رنج و سختي مرد، کي گردد تمام. تا نيابد باد و باران، گل کجا بويا شود.
پايداري و استقامت ميخ. سزد ار عبرت بشر گردد. بر سرش هر چه بيشتر کوبي. (ص)پايداري ش بيشتر گردد.
👈👈👈 زنگ بيدار باش
از آثار ثمر بخش مصايب، بيداري انسان و توجه او به جهان غيب و وارستگي او از جهان ماده است. زندگي شيرين و لذيذ مايه غفلت است و سبب مي شود که انسان در لذايذ ماده و علايق نفساني آن چنان فرو رود که جز لذات جسماني و لذت بدني و خوشي چند روزه دنيا، به هيچ عنصر اخلاقي و فضيلت انساني توجه پيدا نکند.
وقتي نظام شيرين به هم مي خورد و اسباب و مقدمات مادي از کار مي افتد و پرده هاي ضخيم غفلت دريده مي شود و انسان خود را در کام مرگ و نابودي مي بيند، در اين وقت ارتباط و پيوستگي خود را با جهان غيب استوارتر مي سازد. بشر غرق در نعمت، مانند مسافري است که با يک وسيله سواري که در آن وسايل استراحت فراهم است، مسافرت مي کند؛ به طور مسلم مسافرت با چنين وسيله مجهزي آن هم با سرعت زياد، در جاده آسفالت، خواب و غفلت را بر انسان آن چنان مستولي مي سازد که در طول مسافرت چيزي را درک نميکند، ولي هنگامي که راننده پا روي ترمز مي گذارد، وضع زندگي دگرگون ميشود و از خواب و غفلت بيدار مي گردد. بلاها و مصايب نيز که چرخ هاي زندگي را از گردش باز مي دارند و زنگ توقف را به صدا در مي آورند، در حقيقت مانند ترمزي است که بشر را از خواب و غفلت که نتيجه زندگي شيرين است، بيدار مي کند.قرآن مجيد مي فرمايد:.
وَ ما اَرسلنا في قَريَةٍ مِن نَبىٍّ اِى اَخَذنا اَهلَها بِالبَأساء وَ الضَرّاء لَعَلَّهُم يَضَّرَّعُون .
«اعراف،٩۴»
هيچ پيامبري را در هيچ دهکده و شهري نفرستاديم مگر آن که مردم آنها را به شدت و سختي دچار نموديم تا شايد (متنبه شده و) به ما متوجه شوند.
وَ لَقَد اَخَذنا آلَ فِرعَون بِالسِنين وَ نقصٍ منَ الثَمَراتِ لَعَلَّهُم يَذکَّرُون .
«اعراف، ١٣٠»
قوم فرعون را به خشک سالي و کمي ميوه دچار نموديم تا شايد متذکر گردند.
در حقيقت مصايب و بلاها مانند سيلي هاي سخت و گران آن پزشک حاذق است که پس از انجام عمل جراحي به چهره بيمار که در بي هوشي فرو رفته مينوازد و او را با ضربه هاي سخت از خواب گران که ممکن است به قيمت جان او تمام شود، بيدار مي کند؛ و گويي بلاها و مصايب، نعمت هايي است که به صورت قهر تجلي مي کند.
هر گاه انسان از اين پيشامدهاي ناگوار، بهره معنوي بَرد و به راستي بيدار گردد، اين پيش آمدها براي او لطف، احسان و نيکي خواهد بود، ولي اگر باز هم از خواب بيدار نشود آن جاست که بايد گفت: اين شخص گرفتار مصيبت شده است، چه مصيبتي از اين بالاتر که وسيله خوش بختي و بيداري انسان پيش بيايد، ولي باز او توجه نکند و به خواب ادامه دهد
لینک کانال :
@masjedemamhadialaihesalam