🔷 ۳۱ فروردین سالروز شهادت دردانه حاج قاسم و صاحب مزار خالی سمت چپ ایشان در گلزار شهدای کرمان، شهید حسین بادپا گرامی باد (بخش سوم و پایانی). 🔸 مصطفی می‌گوید که حاج حسین گفت: «در خواب به شهید محمدرضا کاظمی گفتم، محمدرضا برای شهادت من دعا کن، اما محمدرضا دعا نکرد! باز هم اصرار کردم و دعا نکرد. به او گفتم حداقل خودم برای شهادتم دعا می‌کنم و تو آمین بگو. در این حین شهید محمدرضا کاظمی رو به من کرد و لبخند زد. من احساس می کنم که حاج قاسم از خواب اخیر من خبر دارد و می‌داند که اگر محمدرضا کاظمی دعا کند من شهید می‌شوم!» 🔸در نهایت چند وقت بعد لشکر فاطمیون به فرماندهی حاج حسین بادبپا و شهید صدرزاده تصمیم بر یک عملیات سرنوشت ساز در استان درهای سوریه و منطقه بصری الحریر می‌گیرد. عملیات به لحاظ کیفی خوب پیش نرفت و به عاشورایی‌ترین عملیات‌ شهدای مدافع حرم تبدیل و به نوعی شبیه عملیات کربلای ۴ در دفاع مقدس بود. یک فیلم هست که شاید دیده باشید، آنجایی که شهید صدرزاده تیر به پهلویش خورده و می‌گوید: «هرچه در راه خدا بدیم کم است» مربوط به زخمی شدن او در همان عملیات بود. لحظاتی بعد چند تیر هم به حاج حسین بادپا اصابت می کند‌ 🔸در زیر آن آتش سنگین نفربر زرهی به نزد آنها می‌آید تا زخمی ها را به عقب ببرد. ابتدا شهید صدرزاده به سختی وارد آن می‌شود، به محضی که مصطفی وارد آن می‌شود یک تیر دیگر به پهلویش می‌خورد. در این حین حاج حسین بادپا را به سختی می‌خواهند سوار بی‌ام‌پی کنند و به عقب ببرند اما او که می‌بیند با این وضعیت زیر این آتش سنگین نمی‌تواند سوار شود و ممکن است رزمندگان داخل نفربر باز هم آسیب ببینند، دست خود را که به دست شهید صدرزاده بود فشار می‌دهد و او را پس می‌زند و قصد ماندن در همان جا را می‌کند و بر زمین افتاد. 🔸پیکر حاج حسین همان جا می‌ماند و داعش آن را با خود می‌برد. حاج قاسم گفته بود که: «پیکر حسین به خاطر من قصد ندارد از سفر سوریه برگردد، چون او می‌داند که من تحمل خاکسپاری‌اش را ندارم!» امروز سمت راست مزار حاج قاسم شهید حسین یوسف اللهی است و سمت سمت چپ او نیز مزار یادبود شهید مدافع حرم مفقود الجسد حاج حسین بادپا است. 🔸ای کاش حال که حاج قاسم خودش هم رفته، بادپا هم برگردد تا او (حاج قاسم) و همه ما را خوشحال کند. همان بادپایی چه زمانی سهل اندیشان داخلی می‌گفتند که مدافعان حرم به خاطر پول می‌روند، شرکت تجاری خود که در حدود ۴۰۰ نیروی انسانی در زیر مجموعه داشت را رها کرد و مانند «زهیربن قین بجلی» که در روز عاشورا با همه ثروت مادی اس خود را به امام حسین (ع) رساند، خود را به خواهر او زینب (س) در دمشق رساند تا به همه ما بگوید که روز عاشورا هنوز به شب نرسیده است. 🔸شهدا همه زنده هستند و بادپا نیز زنده است! روزی دانشجویان دانشگاه کرمان برای سرکشی از خانواده شهدا به منزل خانواده حسین بادپا رفتند. دانشجویان از همسر شهید نکاتی را پرسیدند و همسر شهید هم پاسخ می‌داد. یکی از دانشجویان سوال می‌کند آیا شهید بعد از شهادت به شما بشارتی داده است؟ همسر شهید می‌گوید تا قبل از شهادت قرار بود که با یکدیگر به سفر حج برویم که ایشان شهید شد. چند شب پیش خواب او را دیدم که می‌گوید تو به زودی به سفر حج می‌آیی و در عین ناباوری چند روز بعد از سازمان حج و زیارت تماس گرفتند و گفتند که شما می‌توانید در سفر حج پیش رو به سفر حج بیایید و چنانچه تمایل داشته باشید باید الان به ما اعلام بکنید. 🔸آه ای شهادت، هر دَم به یادت. تا کی بسوزیم و بسازیم آخر این سان؟ چون شمع جامانده به گلزار شهیدان؟! شهید حسین یوسف اللهی که وعده عدم شهادت حسین بادپا را داده بود شهید شد. محمدرضا کاظمی هم که لب اروندرود پیغام یوسف اللهی را به بادپا داد شهید شد. حاج قاسم هم که در سوریه به بادپا گفته بود اگر آن کسی که باید برایت دعا کند به وعده اش عمل کند شهید می‌شوی، هم شهید شد. شهید صدرزاده هم که قسمتی از این خاطره را در سوریه برایمان بازگو کرد در روز تاسوعای حسینی به کاروان عاشورا پیوست و نهایتاً دردانه حاج قاسم شهید مدافع حرم حسین بادپا نیز در ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۳ به آرزویش رسید و ای کاش این زنجیره راویان، روزی ما را نیز به کاروان شهادت برساند. الهی آمین (پایان بخش سوم و اتمام خاطره) ♦️شادی روح شهیدان محمد حسین یوسف اللهی، محمدرضا کاظمی، حاج قاسم سلیمانی، شهید مصطفی صدرزاده و شهید حاج حسین بادپا که این حال معنوی خوب را به ما دادند تا ما نیز در این هجمه‌های شیطان ناامید نشویم و به فکر رشد معنوی خود باشیم صلواتی قرائت کنیم. شادی روح سید شهیدان اهل قلم و راوی «روایت فتح» که روح روایتگری را در کشور ما پرورش داد هم صلواتی قرائت نماییم. 👇👇 ┏━━━🥀🕊🌷━━━┓   @smmdjk ┗━━━🌷🕊🥀━━━┛