•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• غزل ۱۲۳ در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست از گل و لاله گزیر است و ز گلرویان نیست دل گم کرده در این شهر نه من می‌جویم هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست آن پری‌زاده مه‌پاره که دلبند من است کس ندانم که به جان در طلبش پویان نیست ساربانا خبر از دوست بیاور که مرا خبر از دشمن و اندیشه بدگویان نیست مرد باید که جفا بیند و منت دارد نه بنالد که مرا طاقت بدخویان نیست عیب سعدی مکن ای خواجه اگر آدمیی کآدمی نیست که میلش به پری رویان نیست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24