•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• دامنت را نتکان ماه فرو میریزد آه از لب نچکان چاه فرو میریزد پای شعرانه نشین حادثه ها می آیند انقدر حرف نزن راه فرو میریزد پای از بند غزل باز نکن بخت نشو تخت زیر قدم شاه فرو میریزد موی خود را به کمند سر میخانه نریز می و پیمانه به دلخواه فرو میریزد بوسه را پس نده و ناز نکن ساز نزن دل دیوانه ی گمراه فرو میریزد شانه را تکیه مکن سر روی دیوار نزار کوه از دامنه ناگاه فرو میریزد لب خود را نچکان بوسه نزن ناز نریز زاهدی از لب جانکاه فرو میریزد مثل شیطان غزل ها دل من را مفریب لعنتی این دل آگاه فرو میریزد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24