•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• شهرها سوخته از آتش آهی گاهی ناله‌ای داده به باد افسر شاهی گاهی ای‌ بسا قدرت پیکان تهمتن نکند آنچه کرده مژه‌ی چشم سیاهی گاهی نظری‌کن‌سوی‌رندان که‌سلاطین‌جهان بنوازند فقیران به نگاهی گاهی گردمدسبزهٔ عشق‌ازدل‌مانیست‌عجب رسته درسینهٔ بس‌سنگ‌گیاهی گاهی به امید کرم خواجه‌ی خوبان باشد گر کند بنده‌ی گمراه گناهی گاهی شادمان باش که در دیدهٔ ارباب وفا کوه همسنگ بود با پر کاهی گاهی پای رفتن نبود در ره سرمنزل عشق آنکه راهست غم کفش کلاهی گاهی خاکسارا خبر گم‌شدگان را تو بگوی گر نباشد خبر از سالک راهی گاهی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24