فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا سینه‌ام از باور پاییز، سرشار است حتی زمستان ها، دلم مشتاق دیدار است باران شبیخون می‌زند از نو به چشمانم چشمم به نرخ گریه، دیدن را خریدار است شاید که اسم دیگر عشق است، باریدن شاید خزان، اسم قشنگ حضرت یار است ای کاش می‌شد بیشتر مهمان ما باشد دوری برای این منِ بیچاره دشوار است اینبار شاید آخرین دیدار ما باشد حتی نباشد هم دلم در فکر دلدارست در من زنی بی عشق او آهسته می‌میرد گرچه پس از مرگش به اذن عشق بیدارست... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24