📌 ماجرای رزمنده ای که برای شهادت غرورش را شکست 🔹️ دم گرفتن های « حوسِین جانیم » به زبان آذری شهید مجید باقرزاده بین بچه های لشگر تبدیل به یک رمز شده بود و هرکسی مجید را می‌دید با صدای بلند این ذکر را زمزمه می‌کرد. ◇ مجید مدتی منطقه را ترک می‌کند و همه سراغش را با ذکر مخصوص « حوسِین جانیم » می‌گرفتند . ◇ مجید این‌بار با حالاتی متفاوت در منطقه حاضر می‌شود و رفتار ایشان خیلی تغییر کرده بود. ◇ یکی از رفقایش می‌گوید: سراغ مجید رفتم و با اصرار راز این تغییرات را از او جویا شدم ◇ بعد از اصرارهای فراوان من گفت: دیدم که در کانون توجهات قرار گرفتم و احساس غرور می‌کردم و رفتم و غرورم را شکستم تا شهادت را طلب کنم. ◇ بعد از شهادت مجید متوجه شدیم که که در این مدت با وسائل کفاشی در ترمینال جنوب ساک ها و پوتین های رزمندگان را وصله و واکس می‌زده است. ◇ حالا این روزها رفقای رزمنده وقتی وارد قطعه ۲۹ بهشت زهرا می‌شوند بر سر مزار شهید مجید باقرزاده می آیند و ابتدا با رمز معروف یک « حوسِین جانیم » می گویند . ◇ سپس متوسل به شهید شده و می گویند: آقا مجید پوتین های ما پاره شده و راه نمی‌توانیم برویم و خواسته خود را گفته و حاجت می‌گیرند. 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال صبحانه‌ای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671