#سعدی
آن كه بر نسترن از غاليه خالي دارد****الحق آراسته خلقي و جمالي دارد
درد دل پيش كه گويم كه بجز باد صبا****كس ندانم كه در آن كوي مجالي دارد
دل چنين سخت نباشد كه يكي بر سر راه****تشنه ميميرد و شخص آب زلالي دارد
زندگاني نتوان گفت و حياتي كه مراست****زنده آنست كه با دوست وصالي دارد
من به ديدار تو مشتاقم و از غير ملول****گر تو را از من و از غير ملالي دارد
مرغ بر بام تو ره دارد و من بر سر كوي****حبذا مرغ كه آخر پر و بالي دارد
غم دل با تو نگويم كه نداري غم دل****با كسي حال توان گفت كه حالي دارد
طالب وصل تو چون مفلس و انديشه گنج****حاصل آنست كه سوداي محالي دارد
عاقبت سر به بيابان بنهد چون سعدي****هر كه در سر هوس چون تو غزالي دارد
@sobhbekheyrshabbekheyr