1⃣
همه می دانستند که با دنیا میانه خوبی ندارد، اما در این دنیا تجدید دیدار با سرور زنان بهشتی را بسیار دوست می داشت:
-السلام علیک یا بنت رسول الله
-و علیک السلام یا ابالحسن و یا امیرالمؤمنین
-فاطمه! بوی خوشی از نزد تو می آید؛ مثل اینکه بوی برادر من است.
کمی بعد در کنار صاحب آن رایحه و دو ریحانه اش، لحظات خوش عمرش را تحت الکساء می گذراند...
2⃣
امروز صاحب آن بوی خوش را بر سینه خود تکیه داده است؛ فرصتی ست که دیگر تکرار نمی شود؛ آرام غسل می دهد و به قربان برادرش می رود و آن بوی خوش را تا همیشه به یاد می سپارد:
لما غسل النبيّ «صلى اللّه عليه و آله» عليّ «عليه السلام» أسنده على صدره، و عليه قمصيه يدلكه به من ورائه، و لا يفضي بيده إلى رسول اللّه «صلى اللّه عليه و آله»، و يقول: بأبي و أمي، ما أطيبك حيا و ميتا.
3⃣
روز های خوش خانه وحی گذشته است و اهل این دنیای بی وفا، با بی وفایی خود خوشند و جواب سلام آن آقای بهشتی را نمی دهند؛ اما هنوز صدای آن یار باوفا شنیده می شود:
- وعلیک السلام یا ابالحسن و یا امیرالمومنین
ما هیئتی ها چند ماه دیگر باز مشکی می پوشیم؛ اینبار برای زائر نیمه شب قبرستانی بی نشان که با گریه زمزمه می کند:
ما لی وقفت علی القبور مسلماً
قبر الحبیب فلم یرد جوابی
📝 احمد بیاتانی
https://eitaa.com/joojesheykh
🆔
@social_theory