حضرت آقای شاعر یک عکس خوب شکار کردند و یک کوتاه نوشت عالی و عارفانه ذیل آن نوشته اند با یک هشتک خوب: ... و چند نفر از جمله من ناچیز را دعوت کرده اند تا شاید در ایتا (که جهنم تولید محتوای گروهی است) زنجیره محتوا برای این عکس ایجاد کنند! واقعیت این است که من می دانم که این عکس کجاست! اینجا ابتدای خیابان ارم سابق و پیاده راه ارم امروزین در شهر قم در چند قدمی حرم است که من عمری اینجا زندگی کرده ام! ساختمان عظیم نیمه کاره پشت سر این عکس هم ساختمانی است که قرار است به عنوان مدرسه علوم عقلی حوزه، چسبیده به مدرسه حجیته که نقشه معماری اش را علامه طباطبایی جوان داده بود- ساخته شود و جالب اینکه روی شناسنامه پروژه در کنار دیوار مدرسه حجتیه نوشته شده مدرس امام خمینی، کارفرما استان قدس رضوی! آن سالهایی که اینستاگرام هنوز مرحوم نشده بود و آنجا می نوشتیم، موضوع اصلی من پرداختن به این پدیده بود که اسمش را گذاشته بودم: ! دوقطبی اجتماعی یعنی همین قاطی شدن ماست و قیمه ها و اینکه جلوی چشم ما این اتفاق بیفتد و حتی حساس هم نشویم! مشکلی که اولا صفت ما جریان مذهبی است والا بسیاری از مردم می فهمند که دین و دنیا اگر بخواهند با هم جمع شوند، نحوه جمع شدنش اینجوری نیست! سوال آقای شاعر دقیقا چیزی است که باید در این نقطه، یعنی در قم، در کنار حرم حضرت معصومه، توسط اهل علم و نظر دینی حل می شد تا انقلاب از این دو قطبی آن رها شود. 🆔 @social_theory