.
اگر آدمیان در عاَلم خود و در نسبتی که با آن عالم دارند، صاحب درک و فهم و ادب و اخلاق میشوند، پس این آدمیان نیستند که صاحب جهان خویشاند بلکه جهان آنها است که آنها را در برگرفته و اگر در جهان آنها تغییر حاصل شود، تغییر آنها هم بر وفق درک و فهمی است که جهانشان به آنها داده.
یعنی آدمیان مانند اشیاء نیستند که به راحتی جابجا شوند زیرا آنها به جهان خود پیوستهاند و آیا نباید در تاریخی که بشر مدرن بیتاریخ و بیآینده شده است به جهانی و عاَلمی فکر کرد که انقلاب اسلامی با رویکرد توحیدی خود مّد نظر بشر جدید آورده؟ و ما با نظر به این نکته به خودآگاهیِ تاریخی که لازمه این زمانه است ورود میکنیم. آنهم خودآگاهی نسبت به آزادی و مردمی شدن هرچه بیشترِ نظام در امور اجرایی، زیرا به گفته آقای دکتر داوری: «آدمی آزاد است و با آزادی آدمی شده. اگر چنین است تاریخ را به یک اعتبار باید میدان جنگ میان قهر و آزادی دانست.»
حقیقتاً تاریخ میدان جنگ میان قهر و آزادی است و بدین لحاظ: «سپر از دست مینداز که جنگ است هنوز.» هنوز باید به انقلاب اسلامی فکر کرد و به مردمی بودن و مردمی شدن آن در همه ابعاد. و این پیش نمیآید مگر با حساسیت هرچه بیشتر نسبت به موانع آزادی و موانع اداری و اجرایی که مانع ابتکارات مردم در اموراتشان است. در حالیکه ذات انقلاب اسلامی در راستای هرچه بیشتر به صحنه آوردنِ مردم است جهت به دست گرفتن سرنوشت خود، و معلوم است در چنین مسیری انسانهایی که اصیلترین انساناند، به ظهور میآیند. همه آنچه گفته شد میتواند تبیین سخن حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالی علیه» با اعضای مجلس خبرگان باشد که در شماره (۱) این متن مّد نظر عزیزان قرار گرفت.
#استاد_طاهرزاده
#دولت_مردم_آزادی
@soha_sima