✍️«تبیین و تردید»... ◀️چکیده ای از یادداشت مصباح الهدی باقری، عضو مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) در روزنامه فرهیختگان ✅️ باید باور داشته باشیم که اگر ما جنگ رسانه و روایت و مدیریت افکار عمومی را جدی نگیریم در این زمین احتمالا زمین‌گیر می‌شویم. 🔻آنچه دارد در زمین افکار عمومی جمهوری اسلامی اتفاق می‌افتد، ناشی از همین نگاه مهندسی تخریب روانی و تشتت اجتماعی است تا به‌نوعی افکار عمومی و سرمایه اجتماعی نظام مورد هجمه و ‌حمله قرار گیرد. 🔻استراتژی‌ محوری‌ای که دشمن برای تخریب استفاده می‌کند ایجاد تردید و تشکیک است و برای این کار ابزارهای مختلف خودش را به کار گرفته و از تمام داشته‌هایش (چه از نظر محتوایی و چه از نظر تاکتیکی) استفاده می‌کند. به تمام خطاها و غلط‌های ما هم چشم دوخته و سعی می‌کند هیچ‌کدام را از دست ندهد. از همه فرصت‌ها و حتی توپ‌های بادآورده، استفاده می‌کند و دروازه ما را هدف قرار می‌دهد. 🔻بخشی از انواع تکنیک‌ها و روایت‌های‌ تردیدآفرینی: ۱.‌ روایت وارونه: کسانی که روایت‌ها را وارونه و معکوس می‌کنند، موفقیت را شکست روایت می‌کنند. صدرنشینی را سقوط تداعی می‌کنند. بالا را پایین و روز را شب جا می‌زنند. ویژگی این مساله و این کار این است که نظام ارزشی جامعه را زیرورو می‌کنند. ۲. روایت گزینشی: دومین نوع، روایت‌های تقطیعی، بخشی و گزینشی است. با اینکه اثری از تحریف ظاهری در این نوع روایت نیست ولی نوعی تحریف معنایی و مضمونی در آن وجود دارد که کلیت و فضای حاکم بر خواست گوینده به مخاطب منتقل نشده است. ۳. روایت‌ نیمه‌خالی: اینجا هم روایت، روایتی ناقص و مبتنی‌بر تحریف با تمرکز بر نقاط منفی و یأس‌آلود است. در این فقره، بدون اینکه بگوید ما چه به‌دست آوردیم، اینها را رها می‌کند و مشغول‌مان می‌کند به روایت‌های نیمه‌خالی. آن هم روایت‌هایی بی‌اصل و نسب. ۴. روایت‌های پس و پیش: در این قسم، نظم روایت را به‌هم می‌ریزد تا مخاطبی که جسته‌و‌گریخته نکاتی از قصه را شنیده است، کل روایت را باور می‌کند. درواقع، مخلوطی جدید از زنجیره به‌هم‌ریخته یک رویداد را بیان می‌کند. یعنی به‌جای اینکه یک ایده و روایت را از یک تا صد بگوید، یک جوری می‌گوید و می‌نویسد و نقل می‌کند که در ذهن مخاطب، آنچه که می‌خواهد را می‌نشاند. ۵. روایت‌های متمرکز بر نقطه کانونی خاص: در روایت‌ها، نقاط کانونی در نظر می‌گیرند تا در آن نقطه یا نقاط تیر خود را شلیک کنند و مخاطب را آچمز کنند. ۶. سکوت به‌جای روایت: اگر هر جور روایت کنند و پلیتیک بزنند، کار درنیاید و جبهه حق تقویت شود، با ظرافت از کنار آن رد می‌شوند. همین ظرافت و سکوت هم خودش تاکتیکی یادگرفتنی است. درواقع، طوری از قضیه رد می‌شوند که انگار نه شاهی آمده و نه شاهی هم رفته. 🔻دشمن با حسابگری و خدعه‌، در سطحی پیشرفته‌تر، از تردید‌آفرینی یک ماشین درست می‌کند و دائم به تردید، حیات مصنوعی می‌بخشد و آن را حرکت و‌ جریان می‌دهد. در این نقطه، تردیدآفرینی دیگر یک تیتر و خبر و‌ گزاره و محتوا نیست بلکه موجودی زنده است که دائم نوزایی می‌گردد و بازتولید می‌شود. http://eitaa.com/sokhanesadeed