آخر شب بود. نشسته بود لب حوض داشت وضو می گرفت. مادر بهش گفت: پسرم، تو که همیشه نمازت را اول وقت می خوندی، چی شده که...؟! البته ناراحت نباش، حتما کار داشتی که تا حاال نمازت عقب افتاده. محمد رضا لبخندی زد و بعد از این که مسح پاشو کشید، گفت: الهی قربونت برم مادر! نمازم رو سر وقت، مسجد خوندم. دارم تجدید وضو می کنم تا با وضو بخوابم؛ شنیدم هر کس قبل از خواب وضو بگیره و با وضو بخوابه، مالئک تا صبح برایش عبادت می نویسن. همكالسي آسماني، صفحه 74، شهید محمد رضا میدان دار 🔰 @sokhanranan962 🔰 @sokhanranan9 🌺 @ahkamsoti