نمونه متن ارسالی مخاطبان پویش شهیده طیبه واعظی
قسمت اول〰
مترو بودم
دوتا دختر دانش آموز بودن یکیشون
مقنعه شو پایین کشیده بود یکی نه
رفتم نشستم کنارشون
گفتم شما همیشه این ساعت مدرسه تون تعطیل میشه؟ آخه دیدم انگار ساعت نداره تو تایمای مختلف دانش آموزا دارن میرن خونه
بعد اونی که مقنعه سرش بود گفت نه زوج و فردش فرق داره
گفتم مگه طرح ترافیکه؟
بعد پرسیدم خب چندمین شما؟
و سر بحث درسشون رو باز کردم
بعد اونی که مقنعه پایین بود گفت
میشه یه چیزی بگم ؟ میتونید جواب بدین می تونینم نه
گفتم بگو.. نمیدونم چیه آخه... ولی گوش میدم... بگو
گفت ببینید شما با چادرید منم چیزی سرم نیست
خب شما به عقیده من احترام گذاشتید منم به عقیده شما این چ اشکالی داره؟
چرا شما ازم نخواستید که سرم کنم؟
گفتم احترام به عقیده اسمش این نیست
از کجا میدونی اونایی که دیدن تو رو به عقیده ات احترام گذاشتن؟
من شما نوجوونا رو دوست دارم خیلی دلم واستون میسوزه
یه سری چیزارو میدونین یه سریا رو نه
همونایی که نمیدونین رو برین دنبالش
مثلا حجاب اجباری که اینقدر همه جا میگن رو برین بپرسین تا بدونین حقیقت چیه
واللللا حقیقت این نیست
اصلا از اول واژه اجباری کنار حجاب نبود بعد اومدن اضافه کردن
و الا حجاب هدیه خداست به ماها
اینا رو منم نمیدونستم بعد از استادام و چندجا تحلیل موشکافانه خوندم فهمیدم
خلاصه یه سریا تو قطارم داشتن گوش میدادن
دختر مقنعه پایین گفت خانم بخدا من نماز میخونم روزه میگیرم همه اینا من بی اعتقاد نیستم
گفتم احسنت به تو این خیلی خوبه
(احساس راحتی بیشتری کرد)
بعد گفتم.../ ادامه در پست بعدی⬅
📌
@fardis_amrebemarof