گوشه‌ای از درد‌ و دل خدا رو بخونیم :)+ عالم ز برايت آفريدم، گله کردی! از روحِ خودم در تو دَميدم، گله کردی! گفتم که ملائک همه سربازِ تو باشند، صد ناز بکردی و خريدم، گله کردی! جانُ دِلُ فطرتی فراتر ز تصور، از هر چه که نعمت به تو دادم، گله کردی! گفتم که سپاسِ من بگو تا به تو بَخشَم، بر بَخشِشِ بی منت من هم گله کردی! با اين که گُنه‌کاری و فسق تو عيان است، خواهان توأم، تويی که از من گله کردی! هر روز گناه کردی و ناديده گرفتم، با اينکه خطای تو نديدم، گله کردی! صد بار تو را مونسِ جانم طلبيدم، از صحبت با مونس جانت، گله کردی! رغبت به سخن گفتنِ با يار نکردی، با اين که نمازِ تو خريدم، گله کردی! بس نيست دگر بندگی و طاعت شيطان؟ بس نيست دگر هر چه که از ما گله کردی؟ از عالم و آدم گله کردی و شکايت، خود باز خريدم گله‌ات را، گله کردی!