🦋بسم الله الرحمن الرحیم 🦋 🌸کتاب سه دقیقه در قیامت 🌸 ......... قسمت پنجم ............ 🍁موضوع: گذر ایام 🍁 در آن ایام تلاش بسیاری کردم تا مانند برخی رو فقایم وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم.🤗 اعتقاد داشتم که لباس سبز سپاه همان لباس یاران آخرالزمانی امام غائب از نظر است. تلاش های من بعد از مدتی محقق شد و پس از گذراندن دوره های آموزشی، در اوایل دهه ۷۰ وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم. این را هم باید اضافه کنم که من از نظر دوستان و همکاران یک شخصیت شوخ ولی پر کار دارم.😁😆 یعنی سعی می‌کنم کاری که به من واگذار شده را درست انجام دهم اما همه رفقا می‌دانند که حسابی اهل شوخی و بگو بخند و سرکار گذاشتن و..... هستنم. و فقط می‌گفتند که هیچ کس از همنشینی با من خسته نمی شود.😌 در مانورهای عملیاتی و در اردوهای آموزشی همیشه صدای خنده از چادر ما به گوش می‌رسید. مدتی بعد ازدواج کردم و مشغول فعالیت روزمره شدم. خلاصه اینکه روزگار ما مثل خیلی از مردم به روزمرگی دچار شد و طی می شد. 🙃 روزها محل کار بودم و معمولاً شبها با خانواده. برخی شب ها نیز در مسجد و یا هیئت محل حضور داشتیم. سال‌ها از حضور من در میان اعضای سپاه گذشت یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید... 😬 ادامه دارد. ♥️@ipqtfgu