۳ 📌افیونی دیشب یکی از بچه های طلبه زنگ زد گفت ده تا بسته غذایی براتون جور کردیم ببرید برای خونه فقرا. منم از خدا خواسته گفتم بیارید. ده تای دیگه هم چند روز پیش آوردن. پنج تا بسته هم بچه های دادستانی از طریق حاج آقای جعفری بهمون رسوندن. برام جالب بود! نمیدونم آفتاب از کدوم طرف در اومده بود! ولی دستشون درد نکنه. سر جمع شد پونزده تا بسته. بهتراز هیچیه ولی این چاله به این زودیا پر نمیشه! باید ی فکر اساسی بکنیم. به بچه ها پیام دادم ساعت۶ بیاید پایگاه ببینیم چه خاکی بر سر کنیم. فکرش رو بکن از بین حدود۶۰۰ پرونده بخواهی ۱۵ تا انتخاب کنی! بچه ها هر کدوم با ی مشت پرونده نشستن ی گوشه ای. اگه هر دفعه بخواهیم این پرونده ها رو زیر و رو کنیم نمیشه. قرار شد ی وقتی بذاریم همه رو وارد نرم افزار کنیم تا راحت تر کارمون رو انجام بدیم اینطوری خیلی طول میکشه! بچه ها یکی یکی پرونده های وخیم تر رو می آوردن ببینم تا نظر بدم. مخ آدم سوت میکشه. فکر نمی‌کردم این همه زن مطلقه تو منطقمون باشه! هر کدوم هم با چندتا بچه قد و نیم قد! کی میخواد جواب این بچه ها رو بده؟ اصلا بدون پدر و مادر چطور بزرگ میشن؟ چطور خرجیشون رو در میارن؟ کم بود محبت و احساساتشون رو چطور جبران میکنن؟ اون طوری که من دیدم خیلی از طلاق های این خانواده ها هم ارتباط مستقیمی با اعتیاد داره.این افیونی پدر ملت رو درآورده. تو دلم گفتم کاش بچه های دادستانی همتشون رو میگذاشتن تا این نجاست رو از سر سفره های مردم بر بردارن تا اینکه بخوان چیزی سر سفره مردم بذارن! مثل نقل و نبات تو بازار ریخته! سن ساقی و مصرف کننده هم بشدت پایین اومده. فروشنده دبیرستانی هم نوبره! از ماسک هم راحت تر گیر میاد فقط کافیه اراده کنی! 🔻🔻🔻🔻 @soleimaniqomi