✳️ ضعف دستگاه های امنیتی قابل انکار نیست!
ضمن عرض تسلیت شهادت شهید فخری زاده و آرزوی حشر ایشان با شهدای کربلا.
در روز شهادت شهید قاسم سلیمانی نوشتم که بیشتر سر و صداها جنبه تبلیغاتی دارد و به خاطر مصالحی اهتمام جدی به انتقام وجود ندارد!
همان روز زدن پایگاه عین الاسد نگاشتم که محتملا قبلا خبر دادند که خونی از دماغ کسی ریخته نشود!
در حالی همان روز در خبرها آمد که صدها آمریکایی کشته شدند، بعدا معلوم شد که خبرها کذب بوده است!
چند سالی است که نیروهای نظامی ما و نیروهای تحت حمایت ایران در پایگاه های لبنان و سوریه مورد حمله قرار می گیرند!
نیروهای حزب الله حتی مثل عماد مغنیه ترور می شود و فقط گفته می شود سر وقت انتقام خواهیم گرفت!
در همه این سال ها فقط گفته می شود ما سر وقت انتقام می گیریم!
آنان خود می دانند ما چه می کنیم!
ما پس از رهبری مهم ترین سرمایه نظامی و سیاسی کشور و به تعبیر خود دشمنان دومین شخصیت مهم کشور؛ یعنی شهید قاسم سلیمانی را از دست دادیم و هنوز فریاد می کنیم که انتقام خواهبم گرفت!
مدتی است اسراییل در دل کشور ما و قلب تهران اقدام به ترور اهداف خاص می کند که ترور شهید فخری زاده امروز رسانه ای شد!
چرا نباید از ضعف چرخه امنیتی کشور گله نکنیم؟!
چرا باید حتما هر آن چه که در رسانه های رسمی کشور گفته می شود، هجی کنیم؟!
یا دعوا و دشمنی کنار بگذاریم و مثل هند و پاکستان تا آخرین خط هسته ای شدن پیش برویم یا تکلیف کار را روشن کنیم!
حدود بیست سال کشور در حصر و حبس تصمیمات ناپخته در عرصه هسته ای است!
تصمیماتی که زیان های جبران ناپذیر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به کشور زده است و نتوانستیم کشور را از این بحران بیرون بکشیم!
سر حرف می گوییم در داخل کاخ سفید حضور داریم، اما در مقام عمل اسناد هسته ای ما به سرقت می رود، بخشی از سایت بسیار مهم هسته ای نطنز منفجر می شود و ضربات پشت سر هم دیگر!
تا کی باید اعتبار کشور ضربه بخورد و دشمنان به ضعف های ما ریشخند بزنند!
بازی های پشت پرده سیاسی نباید ما را تا این اندازه ترسو سازد و جسارت اقدام متقابل را از ما بگیرد!
چرا آنان می زنند و دم از مذاکره می زنند!
ما هم باید همین کار را انجام دهیم.
ضربات مهلک را وارد کنیم و هم چنان دم از صلح و گفتگو بزنیم!
از محذورات بی خبر نیستیم و از برخی اقدامات انتقامی.
اما آیا این اقدامات اندک پاسخ گستاخی های دشمن است؟!
به یاد سخن حضرت امیر (ع) افتادم که فرمود:
«ما غزی قوم فی عقر دارهم الا ذلوا؛ هر قومی که اجازه دهد دشمن در دل خانه اش نفوذ کند، ذلیل و خوار خواهد شد.»
پیداست که باید از افتادن کشور در خطر جنگ پرهیز کرد و متوجه مکر دشمن بود، اما به خاطر بیم چنین خطری نباید دست ها را به هم قفل کرد.