💠 بر ما اهل بیت واجب است بر جنازه های شما حاضر شویم ... 🔹گروهى از شيعيان نيشابور اجتماع كردند و محمّد بن على نيشابورى را انتخاب نمودند كه به مدينه برود. 🔹سى هزار دينار و پنجاه هزار درهم و مقدارى پارچه در اختيار او گذاشتند. 🔹شطيطه، پیرزن نيشابورى، يك درهم با تكه پارچه‏اى ابريشمى كه خودش رشته و بافته بود و چهار درهم ارزش داشت آورد و گفت: خدا از حق شرم ندارد (إنّ اللَّه لا يستحيى من الحق). 🔹درهم او را كج كردم‏ و در کیسه ای قرار دادم ... 🔹در مدینه به خانه موسى بن جعفر رفتم. 🔹چشم امام كه به من افتاد، فرمود: چرا نااميد شدى و چرا پناه به يهود و نصارى بردى؟ بيا پيش من. 🔹من حجت و ولى خدايم ... من ديروز جواب تمام مسائلى را كه همراه آورده‏اى داده‏ام. 🔹آن مسائل را با يك درهم شطيطه كه وزن آن يك درهم و دو دانگ است - كه تو گذاشتى در كيسه‏اى كه چهار صد درهم دارد – بياور. 🔹ضمنا پارچه ابريشمى شطيطه را كه در بسته بندى آن دو برادر بلخى گذاشته به من بده. 🔹محمّد بن على گفت: از گفتار امام عقل از سرم پريد. 🔹هر چه دستور داده بود آوردم و در مقابلش گذاشتم. 🔹يك درهم شطيطه و پارچه او را برداشت. 🔹به من فرمود: (ان اللَّه لا يستحيى من الحق) خدا از حق شرم ندارد. 🔹سلام مرا به شطيطه برسان و اين كيسه پول را به او بده - چهل درهم بود -. 🔹پارچه‏اى هم از كفن خود به او هديه ميكنم كه از پنبه دِه صيدا - قريه فاطمه زهرا عليها السّلام - است و به دست خواهرم حليمه، دختر حضرت صادق عليه السّلام، بافته شده. 🔹به او بگو پس از وارد شدن تو به نيشابور نوزده روز زنده است كه شانزده درهم را خرج ميكند و بقيه كه بيست و چهار درهم است نگه ميدارد براى مخارج ضرورى و كمك به مستمندان. 🔹خودم بر او نماز خواهم خواند. 🔹وقتى مرا ديدى پنهان كن، زيرا به صلاح تو است. 🔹بقيه پولها و اموالى كه آورده‏اى به صاحبان آن برگردان ... 🔹وقتى به خراسان رسيد ديد آنهائى كه امام کاظم اموالشان را برگردانده همه فطحى مذهب شده‏اند. 🔹فقط شطيطه‏ پايدار مانده. 🔹سلام امام را رساند و پولها و پارچه كفن را داد. 🔹همان نوزده روز كه فرموده بود زنده ماند. 🔹وقتى شطيطه‏ مُرد، امام عليه السّلام كه سوار شترى بود از راه رسيد. 🔹از كار تجهيز و نماز شطيطه‏ كه فارغ شد سوار شتر شده راه بيابان را گرفت. 🔹به محمد بن على فرمود: به دوستان خود سلام مرا برسان و بگو بر من و ساير امامان در هر زمان لازم است كه بر جنازه شما حاضر شوند؛ در هر جا كه‏ باشيد. از خدا بپرهيزيد و قدر خويش را بدانيد. 📚 بحارالانوار جلد 48 صفحه 73 eitaa.com/M_M_ABOlHASANI