هدایت شده از گلدوزی یاس بنفش
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمۍ‌گذاشت‌ساڪش‌ࢪا‌ببندم‌بالاخࢪه‌یڪ‌ باࢪ‌بستم‌..دعا‌گذاشتم‌تو؎ساڪش‌،یڪ‌بستہ تخمہ‌ڪہ‌بعدشھادتش‌بازنشده.. باساڪ‌بࢪایم‌آوࢪدند.. یڪ‌جفت‌جوࢪاب‌هم‌گذاشتم‌از‌آنھا‌خوشش‌آمد.. گفتم:میخوا؎دوسہ‌جفت‌دیگہ‌بࢪات‌بخࢪم؟ گفت:بذاࢪ‌این‌ها‌پاࢪه‌بشن‌!بعد وقتۍ‌جنازه‌اش‌بࢪگشت! همان‌جوࢪاب‌ها‌پاش‌بود.. ‌•|شھیدمحمدابࢪاهیم‌همت|• 🦋|↫¹²⁸ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌