💠 حضرت عیسی بن مریم علیهما السلام با جمعی در جائی نشسته بود، مردی هیزم شکن از آن راه با خوشحالی و خوردن نان می گذشت. 🔻 حضرت عیسی (ع) به اطرافیان خود فرمود: 👈 شما تعجب ندارید از این که این مرد بیش از یک ساعت زنده نیست. 🔷 ولی آخر همان روز آن مرد را دیدند که با بسته ای هیزم می آید تعجب کردند و از حضرت علت نمردن او را پرسیدند. 🔶 حضرت بعد از احوالپرسی از مرد هیزم شکن، فرمود: هیزمت را باز کن. 🔷 وقتی که باز کرد مار سیاهی را در لای هیزم او دید. 🔶 حضرت فرمود: این مار باید این مرد را میکشت ولی تو چه کردی که از این خطر عظیم نجات یافتی؟ ✅ گفت: نان می خوردم فقیری از مقابل من گذشت، قدری به او دادم و او درباره من دعا کرد. 🔷 حضرت فرمود: در اثر همان دستگیری از مستمند خداوند این بلای ناگهانی را از تو برداشت و پنجاه سال دیگر زنده خواهی بود. 📚 تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۲۲۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا 🍃 در انفاق به محتاجان زياده روى مكن، نه بخل بورز كه گويى دستت را به گردنت بسته‏ اند و نه آن چنان باز كن كه چيزى (براى روز مبادا) نزد خود نگذارى [که] آن وقت تهیدست بنشينى و خود را ملامت كنى! (الإسراء- ۲۹) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۸۸