تدبیر اجتماعی در سه گوشه دنیا! (۲)
📌 داستان دوم: مدرسهای برای یادگیری هر چه میخواهید!
🖍 برای پیگیری داستان دوم، باید در خط مکان ۱۱ هزار کیلومتر به غرب حرکت کنیم و حدود ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ در آمریکا باشیم. سالهایی که مصرف تفننی LSD در آمریکا بالا گرفته بود. LSD ماده مخدری توهمزا است که اثرات مخرب زیادی دارد.
🖋 هاروی میلکمن، در آن سالها کارآموز بیمارستان نیویورک بود و مساله را از نزدیک لمس میکرد.
🖋 او سالهای بسیاری را صرف پرداختن به دو سوال کرد: چرا آدمها به مواد مخدر روی میآورند؟ و چرا این کار را ادامه میدهند؟
🖋 پس از ده سال او به دریافتی جدید رسید. مواد مخدر راهی برای مقابله با استرس است و بسته به سبک مقابله با استرس، حتی نوع مواد مخدر تفاوت میکند مثلاً هروئین، انتخاب جویندگان گوشه آرامی برای کاهش اضطرابشان است و آمفتامین انتخاب جویندگان هیجان و مواجهه فعال و برون ریز با استرس.
ایده او، اعتیاد رفتاری بود. مردم میتوانستند برای رهایی از استرسها -طبق الگوی خود- به الکل، ماشین، پول، کار، رابطه جنسی، کالری، کوکائین یا هر چیزی معتاد شوند.
🖋 اما او ایدهاش را تنها کاغذپیچ نکرد و یک ایده عملی را دنبال کرد. او میخواست مردم بدون اثرات مخرّب مواد، بر اساس الگوی مواجهه با استرسشان نشئه شوند.
🖋 در ۱۹۹۲ او مرکزی را مخصوص جوانهای در معرض آسیب الکل و مواد راه انداخت. شعار این بود: هر چه بخواهید یاد بگیرید به شما یاد میدهیم. ایده این بود که این کلاسهای متفاوت از ورزش رزمی تا هنر نقاشی، آنچه برای بهتر کنار آمدن با زندگی نیاز دارند را به نوجوانها میدهد. تجربه آرامش یا تجربه لحظه هیجان! این فضا با تمرین مهارتهای زندگی بر پایه ارتقای تفکرات نوجوانان دربارۀ خود و زندگی و شیوۀ تعامل با دیگران تمرکز داشت.
🖋 در همان سالها او یک برنامه ملی ده ساله را در ایسلند اجرا کرد. در نتیجه آن مصرف مواد و الکل را در نوجوانان و جوانان ایسلندی - از ۸۰٪- به یک پنجم رسید و آمار ورزش دو برابر شد و به ۴۵٪ رسید.
طرح او یکی از معدود طرحهای موفق در جهان برای مقابله با اعتیاد است.
🖋 خود او در مصاحبهای درباره تفاوت روش خودش با روشهای قبلی میگوید:
برنامههای قبلی بر آموزش متکی بودند ولی موفقیت برنامه ما به دلیل متمرکز شدن بر پیشنهادهای عملی بود.
📌 پ ن: میلکمن، مطهری را نمیشناخت ولی این جمله شهید مطهری در کارش بروز کرد:
باید مکتبی و روشی به وجود آوریم عملی -نه زبانی فقط- و در عین حال اجتماعی -نه انفرادی- و در عین حال منطقی و مبتنی بر اصول علمی علم النفسی و اجتماعی.
در این وقت است که صد در صد امید موفقیت هست.