هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
برادر شوهر بزرگم زنش انقدر چاق و زشته که حد نداره ولی عاشقشه کافیه با گوشه چشم اشاره کنه تا شوهرش گوش به فرمان باشه تا اینکه توی یه سانحه فوت شد، 😔 یکی دوسال گذشت، هرچی خواستگار برا جاریم میومد رد میکرد میگفت تنهایی بچمو بزرگ میکنم نمیخوام ناپدری بیاد بالا سرش! یروز مادر شوهرم گفت مریم قراره زن محسن شه برادر شوهر کوچیکم ۲۴ سالشه اینقدر خوشگله ، ورزشکار وضعش حتی از برادر شوهر اولیمم بهتره با این که سنی نداره!! جا خوردم گفتم آخه محسن حیفه، گفت خودش راضیه، از عصبانیت داشتم منفجر میشدم برای همین یشب که شوهرم شیفت بود محسن و دعوت کردم خونمونو ...😏🔥😈👇 https://eitaa.com/joinchat/682623520C978864f663 👆🏻