حالا ببین منم با ناموست همین کارو می کنم و میگم فقط یه عکسه..
وقتی این حرف را زد با استرس پرسیدم:
_ یعنی کیارش چیکار کرده میگم آرش کاش ازش می پرسیدی.
شاید بتونی کمکش کنی و حل بشه.
_ پرسیدن فقط گفتم اون خانومه که مژگانم با کیارش دیده بودتش خانم قجری قبلاً زن این آقا بوده بعد همین عکس هایی که با کیارش انداخته و خانم قجری فرستاده واسه شوهر سابقش تا حرصش رو در بیاره حالا چه دروغ هایی در مورد رابطه اش با کیارش به شوهر سابقش گفته خدا میدونه
_یعنی چون این اقاهه شوهر سابق خانم قجری بوده اخراجش کرده؟
_کیارش که میگه نه دلیل اخراجش بی نظمی توی کارش بوده و واسه شرکت رقیب هم جاسوسی میکرده....
_کیارش از کجا فهمیده که داره جاسوسی میکنه؟
_مثل اینکه همون خانم قجری با اسناد و مدارک به کیارش ثابت کرده که شوهر سابقش جاسوسی شرکت رو میکرده به بعضی از اسناد و مدارک دسترسی پیدا کرده حالا چه جوری و به چه صورتی هنوز معلوم نیست.
از حرف های آرش مغذم سوت کشید باورم نمیشد اون زن همه ی کارهاش از روی نقشه بوده و ارتباطی که با کیارش داشته فقط برای حرص دادن شد یه شخص دیگری بود._خب کیارش میتونه همون خانم قجری رو وادار کنه بره به شوهر سابقش بگه که چیزی بینشون نبوده...
_گفته ولی میکه به اون ربطی نداره ما دیگه از هم جدا شدیم.
_خب اگه اینجوریه پس چرا عکس براش میفرسته میخاد عصبیش کنه؟
#رمان_عبور از سیم خاردار نفس