گرداب هیجان، دختر دانشجو را به کام خود برد! دختر دانشجو به دلیل قرار گرفتن یک اسم در بخش نویسندگان مقاله خود، به زندگیش پایان می‌دهد و استاد راهنما و سایرین را در بهت فرو می‌برد! همگان از خود می‌پرسند چرا؟! آیا هزینه دستیابی به خواسته‌ای کوچک در مقاله‌نویسی علمی به بزرگی یک "زندگی" است؟! یا پشت این اتفاق، رابطه ای آسیب‌زا یا خیانت‌بار پنهان است که دختر را به این سطح از واکنش می‌کشاند؟ اگر احتمال دوم را که فاقد یک سند یا خبر در رسانه‌هاست، چگونه خودکشی بدلیل رقابتی علمی می‌تواند محتمل باشد؟! هیجانات، ابزاری برای رسیدن به ثبات و سازگاری در مواجه با چالش‌های زندگی هستند. آنها عامل رفتار و جهت دهنده‌اند اما اشتباه است اگر تصور کنیم که نوع و شدت انواع آنها چون ناامیدی- خشم- نفرت- عشق- نشاط- اشتیاق و ... وابسته به "رخدادهای دنیای واقعی" است! بلکه وابسته به شناخت و تفسیر هر فرد از آن رویدادهاست. حال اگر تفسیر فرد منطبق بر واقعیت نباشد، هیجانات از مسیر درستشان خارج می‌شوند و نه تنها ثبات و سازگاری با موقعیت را برای صاحبان خود به ارمغان نمی‌آورند بلکه آنها را به افرادی با عدم تعادل روانی و بیمار و مخرب بدل می کنند. تفسیر ما از یک اتفاق نیز تنها وابسته به همان لحظه نیست بلکه برگرفته ارزش‌های ماست و ارزش‌ها در طول رشد و تجارب زندگی شکل می‌گیرند. دانشجوی دختری که بخاطر نیم نمره کسر از بیست به روانشناس مراجعه کرده و اشک می‌ریزد و از خودکشی می‌گوید به معنای آن است که او مهمترین ارزش زندگیش را کسب نمره تعریف کرده است و تفسیر او از کسر نیم نمره، فاجعه‌بار و مساوی با ازبین رفتن مهمترین ارزش زندگی اوست، بشکل طبیعی این امر همراه با هیجانات شدید منجر به آسیب خواهد بود. این رخداد البته برای بینندگانی که چنین ارزشی برای خودشان تعریف نکرده‌اند اعجاب برانگیز است. اکنون باید پرسید اولیای خانه و مدرسه و رسانه چگونه رفتار کرده‌اند که چاپ یک مقاله، مهمترین ارزش دختر یک دانشجو می‌شود و هیجان او در مقابل این رخداد، بجای سازگاری و ثبات، مرگ را برایش به ارمغان می‌آورد! مؤسسات کنکور و مدارس و رسانه‌های مبلغ و والدین خانه و مدرسه یا مدیران کلان، کدامشان پاسخگوی پمپاژ ارزشهای غلط در جامعه اند؟! ✍️ زهرا کیاییکانال رسمی جامعه بانوان استراتژیست 🌐 @strategistladies