💔راحله هستم 21سالمه،19سالم بود پسرعموم اومد خواستگاریم و بهش جواب منفی دادم،خودش و به در و دیوار میزد حتی تهدید کرد که اگر بله رو نگم خودشو میکشه، عموم هم وضع مالی خوبی داشت کلی بهم قول داد که قبول کنم،ولی من دلم یه جای دیگه بود،دلم پیش شاگرد میکانیک سر خیابونمون بود،بعد یکسال عشقم اومد خواستگاریم وازدواج کردیم،از وقتی که ازدواج کردم دیگه از پسرعموم خبری نبود، زندگی خوبی داشتیم وبا فهمیدن اینکه باردارم رو ابرا سیر میکردم از شدت خوشحالی،تاکه یه روزشوهرم یهو زنگ زد و با داد و بیداد گفت...😰👇
https://eitaa.com/joinchat/2098921996C594d00bb2cپسرعموم زندگیمو نابود کرد👆🏻😔💔