🌱 گزارش روز اول دیدار با مادران شهدا 🌟به مناسبت روز مادر :🔔 پیر شده‌اند، دست به عصا، دیده کم‌سو و... ولی خاطرات فرزند شهیدشان به آنها جان تازه می‌دهد: از داریوش نوزده ساله شنیدیم که می‌گفت من باید بروم صدام را بکشم، کار بقیه نیست😊 تا سیدموسی که ناراحت بود چون فقط شصت روز از سربازی‌اش مانده و او هنوز به هدفش ( شهادت) نرسیده بود ❣چند ساعت فارغ از دنیا در کنار مادران شهدا آنچنان دلپذیر بود که نفهمیدیم کی ظهر شد حس خوب جمع شدن به خاطر شهدا و به پاس عمری صبوری مادرانه🥀 با زیارت مزار شهدا تکمیل شد🌼 امروز دیدار ما دو مهمان ناخوانده هم داشت، دو دختر نوجوانی که گویی شهدا دعوتشان کرده بودند یکی که در برگشت از امتحان پایان ترم مدرسه، ما را در خیابان دید و همراه شد و دیگری که از شب قبل خبردار و مهمان شهدا شد😊😍 (و اگر فصل امتحانات نبود حتماً تعدادشان بیشتر هم می‌شد) هدیه به روح شهید داریوش خادم الفقراء و سید احمد (موسی) قاسمی صلوات✨🥀 https://eitaa.com/joinchat/2727477534C1e95ba2997