هر وعده که دادند به ما باد هوا بود هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود چوپانی این گله به گرگان بسپردند این شیوه و این قاعده‌ها رسم کجا بود رندان به چپاول سر این سفره نشستند اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود گفتند چنینیم و چنانیم دریغا اینها همه لالایی خواباندن ما بود ایکاش در دیزی ما باز نمی‌ماند یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود نســـــــ‌آفتاب‌ـــــــل @sunshinegeneration