یک تصور غلط درباره نسبت آمریکا و لیبرالهای ایرانی وجود دارد و آن اینکه واشنگتن حاضر است به تهران امتیازهایی (نظیر لغو تحریم) بدهد تا جریان سیاسی مطلوبش در انتخابات ایران پیروز شود. خطای این برآورد ناشی از درک نادرست از راهبرد تحریمی آمریکاست.
پرسش اساسی اینجاست که آمریکا با کدام هدف ایران را تحریم کرده است؟ آیا هدف تحریمها غیر از فشار بر مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی به عنوان مانع اصلی چپاول ایران و منطقه توسط آمریکاست؟ سوال بعدی اینکه آمریکا چرا از جریان لیبرال در ایران حمایت میکند؟ آیا غیر از این است که اینها را برای تضعیف مولفههای قدرت ایران مستعدتر میداند؟ اگر این گزاره را بپذیریم که علت تمایل آمریکا به روی کار آمدن جریان لیبرال در ایران، فراهم شدن فضایی مساعدتر برای تضعیف جمهوری اسلامی است، این واقعیت با لغو تحریمهای ایران برای اثرگذاری روی انتخابات ۱۴۰۰ در تناقض است.
از دیگر سو، آمریکا به درستی میداند که آنچه بهدنبالش است، یعنی تضعیف قدرت موشکی و اقتدار منطقهای ایران برای وارد آوردن ضربات بعدی، در چارچوب اختیارات رئیسجمهور نیست که بخواهد با ارائه امتیازهایی، به نوعی برای اخذ امتیازهای بزرگتر سرمایهگذاری کند.
آنچه میماند، ادای امتیازگیری از جانب لیبرالهای ایرانی و حمایتهای رسانهای از این جریان از جانب غربیهاست. حمایت رسانهای-تبلیغاتی آمریکا و شرکای اروپایی آن از روی کار آمدن یک جریان مطلوب در ایران، هزینهای برای غرب ندارد، اما در قضیه برجام روشن شد که اولا این جریان میتواند یک اهرم فشار بر حاکمیت برای امتیازدهی به غرب باشد، ثانیا از آنجائیکه این جماعت برای حل مسائل ایران مسیری جز امتیازدهی به غرب نمیشناسد، میتواند به جای شکوفاسازی توانمندی داخلی، اقتصاد ایران را معطل مذاکره و رفع تحریم نگه دارد و در نتیجه فشار بر مردم ایران تشدید شود.
لیبرالها اما در این سو، همسو با راهبرد تبلیغاتی غرب، ادای امیتازگیری در میآورند تا از ایننمایش در انتخابات سود ببرند. تعابیری خلاف واقع نظیر "توبه آمریکا" را باید در این چارچوب دید.
سخن آخر اینکه راهبرد جریان انقلابی، نباید چیزی جز "لغو راستیآزماییشدهی تحریمها" باشد. هرگونه کوتاه آمدن از این راهبرد، کمک به شوی تبلیغاتی مشترک آمریکا-لیبرالها برای پیروزی این طیف در انتخابات ۱۴۰۰ است. از مجلس شورای اسلامی انتظار میرود در اسرع وقت مکانیسمی معقول برای راستیآزمایی لغو تحریمها طراحی نماید. تصویب یک طرح و شاخصگذاری برای راستیآزمایی لغو تحریمها (مشخصا تجارت اقلام تحریمی در حداقل ارقام تعیین شده) میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
@syjebraily