همهمه بزرگ، در خیال تلخ روزگار و در نگاه شکسته روزهایی که رفتند و شب‌هایی که بی‌مهتاب گذشتند؛ در تاریخچه پر از هول و هراس و در امتداد بلند آفتاب شرقی، در اندیشه پاک بودن، زیستن و خداباور بودن، در افق دور و دراز آنچه که نیامده اما می‌شد به آن امید بست ما بودیم و دنیایی که گذشت و گذشت تا به ما رسید.... از قعر تاریخ تا امروز، از شیرینی‌ها و تلخی‌ها گذشتیم، سختی‌ها عبور کردیم تا به امروز برسیم، ما بودیم و تاریخی که برای‌مان نوشته بودند... اما روزی که قرار شد تاریخ را خودمان بنویسم، همانگونه که پدران‌مان رقم زده بودند اما فرصت نوشتنش را نکردند راهی میدان شدیم، به سمت خطر تاختیم تا بسازیم آنچه را که کسی فکر نمی‌کرد، تا گسترش دهیم نام و نشان خود را، نام ایران را و بگویند «ایرانی‌ها» آمدند، جنگیدند، کشته شدند، تاریخ‌ساز شدند، مسیر تاریخ را تغییر دادند، بازی‌ها را به هم زدند و طرحی نو درانداختند... و بار آن بر دوشِ تو بود و ما خودباوری‌مان را مدیون آن‌هایی که مردانه جنگیدند و رفتند هستیم. ما هنوز هم می‌جنگیم، میدان نبرد ما همچنان گسترده و باز است.... @syriankhabar