حقایق معمولا بر خلاف ها و تحلیلها و موضعگیریها هستند و برای درک بهتر و عمیقتر آنچه حقیقت دارد باید به تحولات و رویدادهایی که در حال وقوع هستند به شکل عمیق و همه جانبه نگاه کرد. در پایان ششمین ماه نبرد نابرابر در غزه در حالی که رژیم صهیونیستی و آمریکا به هیچ یک از اهداف تعریف شده خود نرسیده و در باتلاق خودساخته در این باریکه گیر افتادند صحبت از حمله به شهر مرزی رفح به عنوان آخرین دژ مقاومت فلسطین در غزه نشان از ناکامی و ناتوانی ائتلاف آمریکایی اسرائیلی برای محقق کردن وعدههایی است که در ابتدای شروع جنگ از آن داده سخن داده بودند.
اما همان گونه که میدانید آمریکاییها مدام از مخالفت با حمله به شهر رفح میگویند و هر بار نیز موارد خیلی پیش پا افتاده و غیر قابل باوری مانند حضور غیرنظامیان را بهانه کرده و آن را دلیل اصلی مخالفت خود با این حمله عنوان میکنند اما این موضوع به هیچ عنوان حقیقت ندارد. واقعیت آن است که آمریکا میداند هر حملهای به رفح میتواند بیش از ۵ تا ۶ ماه زمان ببرد و ارتش رژیم صهیونیستی نیز توان مدیریت این نبرد را چه به لحاظ تسلیحاتی و چه به لحاظ طراحی و عملیات ندارد و باید سیل تسلیحات از آمریکا برای یک جنگ تمام عیار دوباره راهی سرزمینهای اشغالی گردد.
این در حالی است که روسها بیش از ۸ ماه پس از پایان حمله تابستانی ناتو خود را برای یک هجوم سنگین و گسترده به مواضع غرب در اوکراین آماده میکنند. در حالی که غربیها دروغهای خودشان باورشان شده بود و فکر میکردند که روسها ضعیف شده و دیگر قدرت تهاجم گسترده را ندارند اما حالا متوجه شدند که ین دروغها واقعا...