🔴نگاهی به سرنوشت پایگاههای ترکیه در کشورهای عربی/ 2
🔻این برداشت البته چندان هم اشتباه و بیراه نبود. مداخله مستقیم نظامی در لیبی که رودررویی مستقیم ترکیه و با محور سعودی-اماراتی و مصری بود و آنها را تا مرحله جنگ هم رساند، به همان دلیل پیشگفته به نوعی قابل حل نشان میداد، کما اینکه این مساله در برابر طرف قطری نیز خیلی خوب میتوانست جواب دهد. تنها عنصر لازم در این زمینه، عنصر زمان بود که آن هم به سرعت فرا میرسید و اردوغان را در شرایطی قرار داد که ناچار شود در برابر همه این مسائلی که برایش حیثیتی بودند، سر میز مذاکره و معامله بنشیند. هر یک از این پروندهها خودش یک عامل برای حل و فصل شدن نیاز داشت.
🔻در لیبی روسها به اردوغان یادآور شدند که درگیر شدن به نفع او نیست، وضعیت اقتصادی ترکیه هم اجازه چنین کاری را بیش از این نمیداد. همه تلاشهای اردوغان برای گرفتن امتیاز از طرفهای مقابل با ستونکشی و گسیل نیروی نظامی و تروریستهای سوری و چندملیتی به این کشور باعث نشد تا طرفهای مقابل کوتاه بیایند. اما در یک مورد شرایط بسیار خاص بود و اردوغان چون تفکراتش عمق نداشت و بیش از آنکه به فکر استفاده راهبردی و کلان باشد دنبال شهرت و کسب منافع آنی بود ناچار به کوتاه آمدن جدی شد. این مورد هم قطر بود، جایی که همین چند ماه پیش در خبرها خواندیم که ترکیه قصد دارد دومین پایگاه نظامی را هم در این کشور راهاندازی کند.
🔻در جریان دل و قلوه دادنهای هفتههای گذشته میان اردوغان با سران رژیم سعودی، رژیم صهیونیستی، مصر و امارات هستید؛ همه این طرفها سیاستهای جزر و مدی داشته و توانایی اثرگذاری عمیق بر یکدیگر را ندارند، بناچار با هر تغییری در یکی از سطوح قدرت در جهان دچار تغییر در مواضع میشوند. برای همه طرفهای نامبرده شده در بالا رفتن ترامپ از کاخ سفید و مستاجری جو بایدن یک مصیبت بزرگ بود، مصیبتی که به هیچ عنوان نمیتوان آن را اندازهگیری کرد. در واقع حضور بایدن در کاخ سفید، باعث شد تا دشمنهای قدیم به سراغ هم رفته و تلاش کنند تا کمپین مقاومت در برابر واشنگتن را تشکیل دهند. در حالی که قطریها به شدت از پیروزی بایدن خوشحال هستند، متحد آنکارانشین آنها دلنگران و پریشان است.
🔻آشتی قطر با سعودی (و علیالظاهر امارات و مصر) یک پیروزی بزرگ برای تمیم بن حمد آلثانی به شمار میرفت، اما اردوغان در این پیروزی مشارکتی نداشت بلکه او که خواستار روابط نزدیک با دشمنان چند سال گذشته بود، باید اقداماتی میکرد که ناتوانی او در راهبردهای کلان را نشان میداد. در واقع، اولین شرط امارات و سعودی برای نزدیکی به آنکارا و کمک به اردوغان برای ایستادگی در برابر بایدن، جمع کردن بساط پایگاه خود در دوحه است. این موضوع از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و بدون شک دیر یا زود این اتفاق روی خواهد داد. بن سلمان و بن زاید به اندازه کافی با ایران دردسر دارند و نمیخواهند با ترکیه هم در مرزهای خود درگیر شوند.
🔻به نظر میرسد، مساله دوم کوتاه آمدن اردوغان در لیبی است. سفر چند هفته پیش یک هیات مصری به طرابلس و دیدارش با دولت وفاق نشان داد که ترکیه به تنهایی نمیتواند بار همه مسائل را بر دوش بکشد. محور ترکیه – قطر در منطقه بسیار کوچک و ناتوان و نامطمئن بود، باوجود هزینههای بسیار زیاد، دستاوردها اندک بود و به همین دلیل نیاز بود تا ترکیه برای عبور از شرایط بحرانی حضور بایدن در قدرت، دنبال حضور در یک محور گستردهتر بگردد. جایگیری ترکیه در محور مصر، عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی در واقع شکست کامل سیاستهای منطقهای اردوغان به شمار میرود که فکر میکرد به تنهایی از پس همه این مشکلات بر میآید.
🔻هر چند اردوغان نشان داده آدم قابل پیشبینی نیست و این مطالبی هم که نوشته شد بر اساس اصل واقعیتهای میدانی و تحلیل شرایط موجود در عرصه تعاملات منطقهای و بینالمللی است، با این حال در طول چند هفته آینده (نه هم چند ماه) ما باید شاهد اتفاقات جدیدی در سطوح مختلف باشیم. همه آنچه که گفته شد، بستگی به سبک رفتاری رئیسجمهور امریکا با این طرفها دارد. هر فشار و اظهارنظری میتواند این طرفها را به هم نزدیک کند، اگر هم فشاری نباشد و بایدن بیخیال این طرفها شود که اردوغان سیاست فعلی را ادامه خواهد داد.
🔻این روزها برخی از خبرگزاریهای داخلی دارند از تشکیل ارتش توران!! توسط اردوغان خبر میدهند! اجازه دهید پدرخوانده تروریستهای تکفیری چند ملیتی ترکتبار که خون صدها هزار انسان بیگناه در سوریه بر گردنش سنگینی میکند فعلاً بارش را در کشورهای عرب منطقه پیاده کند، بعد برود سراغ «تو ران»! این توهمات شوونیستی و فاشیستی البته از رئیسجمهور ترکیه هیچ بعید نیست، اما...
@syriankhabar