منافقین کوردل مردم مشهد را در راهپیمایی ۲۲بهمن۱۳۶۵ به خاک و خون کشیدند. عملکرد تروریستی گروهک منافقین گویایی این مطلب است که هرگاه رزمندگان اسلام در جبهه‌های نبرد علیه صدامیان به پیروزی و موفقیت نایل می‌آمدند، منافقین برای این که این پیروزی را به کام ملت ایران تلخ کنند، دست به فجایعی از جمله اعمال تروریستی می‌زدند. از دید این جنایتکاران، گناه و جرم نابخشودنی بزرگ این مردم حمایت آگاهانه و پرشور از انقلاب و نظام است. به طور قطع یکی از مظاهر این پشتیبانی، برگزاری همه ساله مراسم راهپیمایی گرامیداشت یوم الله ۲۲ بهمن، سال‌روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود که آن را مستوجب مجازات می‌دانستند. به همین سبب برای انتقام از مردم، اندکی پس از انجام عملیات کربلای ۵ و شور و شعفی که از نتایج درخشان این پیروزی در بین مردم و مسئولان به وجود آمده بود، در یکی از هزاران جنایات خود، در روز ۲۲بهمن ماه۱۳۶۵ با به خاک و خون کشیدن عده‌ای از هموطنان‌مان در راه‌پیمایی بزرگداشت انقلاب در مشهد مقدس اقدام کردند. منافقین در شرایطی دست به این جنایت زدند که همیشه خود را حامی مردم می‌دانستند. شهر مشهد یکی از مناطقی است که همیشه مورد بغض و کینه منافقین قرار دارد. منافقین به دلیل موضعی که بسیاری از علما و مردم این شهر در قبال منافقین داشتند، ترور زیادی را در این شهر انجام دادند. از جمله مهم‌ترین این موارد که هدف آن ایجاد فضای رعب و وحشت عمومی و هدف قرار دادن حداکثری مردم بود، جنایت تروریستی آنان در راه‌پیمایی ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۵ می‌باشد. منافقین با بررسی تیم‌های ترور خود و دستوراتی که از اربابان خود گرفتند، برای این منظور دو تیم ترور شامل چهار نفر به نام‌های «جواد علیان نجف‌آبادی» با نام مستعار خالق، «حسین مرادی زرمهری» با نام مستعار احمد، «جلیل خلخالی شاندیزی» با نام مستعار منصور و «امیر(همایون) انورحسینی» با نام مستعار حسام، را برای انجام این عملیات انتخاب کردند. این افراد چند روز قبل از ۲۲بهمن۶۵ پس از انجام توجیهات و آموزش‌های لازم در اردوگاه‌های منافقین در عراق، از مرز زمینی وارد ایران شده و با کمک عوامل داخلی منافقین توانستند خود را به مشهد مقدس برسانند. این افراد سپس با کمک اعضایی از سازمان که در مشهد بودند، اقدام به شناسایی و تهیه امکانات تروریستی نمودند. این چهار منافق، صبح روز ۲۲ بهمن با سرقت یک دستگاه اتومبیل پیکان در منطقه نخریسی مشهد، خود را به بازارچه سرشور رسانده و از آنجا وارد صفوف راهپیمایان شدند. اندکی بعد جمعیت در حالی که شعار مرگ بر صدام و مرگ بر امریکا سر می‌داد به مقابل هتل قدس(باب الجواد) رسید، در این هنگام یکی از اعضای تیم ترور، نارنجک جنگی خود را بین صفوف اول جمعیت تظاهرات کننده پرتاب کرده که انفجار ناشی از آن باعث ایجاد شلوغی و پراکندگی جمعیت می‌شود. متعاقب این عمل در حالی که مردم از این اقدام شوکه شده و درصدد یاری رساندن به مجروحین حادثه بودند، عضو دیگر تیم با اسلحه کلاشنیکف راهپیمایان را به رگبار می‌بندد و تعداد زیادی را هدف قرار می‌دهد. به گونه‌ای که به نقل از شاهدان عینی این فرد منافق یک خشاب کامل تیر را به روی جمعیت خالی نمود. یکی از افرادی که در این حادثه دچار مجروحیت شده در خاطرات خود می‌گوید: «در حال سر دادن شعار بودیم و به فاصله چند صف از جلو حرکت می‌کردیم. حوالی ساعت ۱۰:۳۰ بود که ناگهان شیئی در چند قدمی ما روی زمین افتاد و به دنبال آن صدای مهیب انفجار به گوش رسید. با توجه به سابقه‌ای که از انجام عملیات‌های تروریستی منافقین در کشور بود، متوجه شدم که احتمالاً یک عمل تروریستی انجام شده، بلافاصله و بدون اختیار روی زمین خوابیدم. برای مدتی احساس کردم که حرکتی نمی‌توانم بکنم و قسمتی از بدنم می‌سوزد. صدای مداوم رگبار مرا به خود آورد و همان‌طور که دراز کشیده بودم متوجه فرد منافقی شدم که با اسلحه کلاشینکف رو به جمعیت در حال تیراندازی بود و مردم نیز به این سو و آن سو می‌دویدند. اوضاع به گونه‌ای بود که نمی‌گذاشتند کسی به محل انفجار نزدیک شود. از طریق بلندگو اعلام کردند که منافقین در میان مردم نارنجک منفجر کرده‌اند. با نگاهی به اطراف متوجه شدم تعداد زیادی از مردم روی زمین هستند و خون از بدن آنها جاری بود. خود من نیز کتفم بر اثر اصابت ترکش نارنک دچار آسیب شده و خون از آن جاری بود. وضعیت به همین منوال بود تا این که مردم تعدادی از مجروحین را که وضعیت بدتری داشتند، با ماشین‌های شخصی به بیمارستان رساندند. من هم که می‌توانستم حداقل بشینم، به همراه تعدادی دیگر منتظر ماندیم تا آمبولانس‌ها رسیدند و ما به نزدیک‌ترین بیمارستان منتقل شدیم.»