سلام ستایش‌جان‌ خوبین؟!🦋🌈 خواهش میکنم از همتون این پیاممو بخونید لطفااااا 🙏🙏 من یه سوال داشتم میخواستم که خانومای محترم کانال راهنمایییم کنین اگه میشه همکلاسیم همیشه استوری غمگین میزاره هر موقع هم ازش میپرسیدم اجی مگه ناراحتی یا کسی چیزی بهت گفته میگفت نه خوبم ... از اونجایی که من خیلی ناراحتیه اطرافیانم برام مهمه و همیشه دوس دارم حال همه خوب باشه چون خودم خیلی آدم شادی هستم یه روز رفتم پیشش به بهونه درس خوندن که بفهمم چرا دوستم ناراحته ... اونم برام تعریف کرد که : با یه پسر تهرانی دو هفته‌اس در روبیکا دوست شده و پسره خیلی مهربونه و فلانه و کلی تعریف و بچه پولداره و تو همین دو هفته کلی شارژ برام فرستادو از همه مهمتر اون منو واسه ازدواج میخواد چون من حتی تلفنی با مامان باباش حرف زدم و حتی زنداییه خودمم میدونه در اصل قصدمون ازدواجه گفتم خب بیاد خواستگاری گفت پسره بهم گفت بیام منم گفتم نه هنوز سنم کمه... جدا از یه دنیا تعجب و دلخوره و ناراحتی که چرا همکلاسیم که ۱۴ سالشه باید بخاطر بداخلاقیه خانواده‌اش و مهربونی‌ای که از جانب پدرو و مادر بهش نمیرسه و جاش کتک میخوره فقط نگاهش میکردم چون مادرش خیلیی خیلییی بهش سخت میگیره و حتی به روز میزاره بره خونه عموش حتی دوستم احازه نداره آهنگ گوش کنه (من همیشه هرچیزی که با زور باشه رو دوس ندارم چ حجاب با اینکه خودم چادریم چ هرچیزه دیگه ای) گفت چیه فک نمیکردی اینطور آدمی باشم گفتم خیلی بی مزه بود هه هه گفت دارم جدی میگم ... گفتم منم باور کردم رفت گوشیو برداشت به پسره زنگ زد و باهم هم حرف زدن و اونوقت باور کردم😔 گفت تنها دلخوشیم فقط امیره(همین پسره) گفتم چرا اینجوری میکنی با خودت و در اخر چیزی بهم گفت که دیگه تعجبم کم اومد اون گفت ک حتی چنبار خودکشی کرده و قرص خورده نه بخاطر شکست عشقی بلکه بخاطر فشاری که خانوادش بهش میارن من فقط به حرفاش گوش میدادم چون مغزم هنگیده بود اما بعدش شروع کردم به اینکه تو مجازی حتی نمیشه به دخترا اعتماد کردو باهاشون دوست شد چ برسه ب پسرا همه گرگ شدن گفت زهرا خا من بهش عکس ندادم گفتم خیلی زحمت کشیدی و کلی‌از‌این‌نصیحتا و همه این روابط آخرش‌هیچه گفت زهرا تنها کسی که همیشه بهم پیام میده و زنگ میزنه فقط تویی گفتم عزیزم خودت میدونی من همیشه هوای همه ادمای اطرافمو دارم مخصوصا تو خو چرا با این پسره دوست شدی گف زهرا وقتی این همه تو خونه کار میکنم بعد خانوادم بجای محبت کردن بهم کتک میزنن خستمه حتی امیر گفت گوشیو بده به مامانت باهاش حرف بزنم گفتم نه مامانم میکشتم گفتم دیگه کیا میدونن گفت دوتا از دخترای همکلاسیمون و زنداییم اونا هم مث تو بهم گفتن راهت اشتباهه من به حرف اونا گوش ندادم اما الان تو هرچی بهم بگی بهت گوش میدم چون ایمان دارم بهت و مهمتر از این اینه که دیه حسی ندارم گفتم آدم همیشه هر کاری که میخواد انجام بده باید بعدش بتونه با جرات بگه که اره من این کارو کردم . تو الان جرات اینو داری که بری به مامان بابات بگی؟! و گفت نه عمراااا ....... گفت اونروز تو جاده تصادف شده بود یه مُرده رو دیدم اما ی ذره هم ناراحت نشدم حالا واسه رفتن یه پسر ناراحت‌شم بحثو کلا عوض کردم چون بیشتر داغون میشد و سعی میکردم شوخی کنمو مسخره بازی تا حالو هواش خوب شه وقتی برگشتم خونه کلی فکر کردم بعد به دوستم زنگ زدم و بهش گفتم تا دو هفته دیگه حق نداری به اون پسره پیام بدی یا زنگ بزنی اگرم اون زنگ زد یا پیام داد حق نداری جوابشو بدی گفت چرا گفتم معلوم میشه گفت باشه هرچی تو بگی اما دلم براش تنگ میشه گفتم اگ حتی ی پیامم بش بدی دیگه اسم منو نیارو بلاکت میکنم هر موقع هم ناراحت بودی یا دلت گرفته بود من ۲۴ ساعت هستم من همیشه هستم به خودم بگو خودم دلتو خونه تکونی میدم(تو خوب کردن حال ادما تخصص دارم آخه😎) خودم معتقدم ندیده و نشناخته و مخصوصا تو مجازی کسی پای کسی نمیمونه اگرم بمونه کلا زندگیشون رو هواس چون این کار از ریشه خرابه مخصوصا پنهون کاری منکه دیگه اجازه نمیدم دوستم باهاش ارتباط داشته باشه اما نمیدونم واسه فشارایی که تو خونه بهش میاد چیکار کنم حتی قضیه رو به مامانم و خواهرم گفتم البته اسمشو نگفتم و ارتباطشو با پسر غریبه هم نگفتم فقط گفتم یکی از دوستام تو خونه اینجوره و مامانم و خواهرم گفتن بیشتر هواشو داشته باش و کنارش باش حتی مادرمم گفت اگ شد خودم یه روز میام خونشون به یه بهونه شروع میکنم با مادرش حرف زدن که از همین الان افسردگی نگیره دختره‌ی بیچاره ((از همه مادران کانال میخوام که خواهش میکنم هیچوقت به بچه هاتون زور نگین چون هم بهشون فشار روحی میاد هم لج میکنن و هم عقده‌ای میشن با اینکه میدونم شما خودتون ماشالا خیلی با درک و شعورین نفسای‌من💋💋)) ____________________________ دوستان هر تجربه‌ای یا پیشنهادی دارین خواهشا بگین بخدا خیلی نگران دوستمم... 🌸