صحبت از آزمون رانندگی شد یاد اون روز خودم افتادم.
4 تا خانوم بودیم همه هم استرس داشتیم. 😞
افسر سوار شد نفر اول نشست پشت فرمون.
افسره گفت حرکت کن.👨✈️
برو دو
برو سه
اینم هی گاز میداد و میرفت😧
ما هم تعجب که این چرا جلو مدرسه داره گاز میده و میره 3
بهش گفت برو 4😳
برو 5....😨 وای تو بلوار یه سرعتی گرفته بود ما هم خشکمون زده بود و خندمون هم گرفته بود.😳😂
افسره گفت برو 6... 😎😁😢خانمه یه نگاه مظلوم کرد به افسره و گفت دنده 6 که نداره.... افسره عصبانی گفت اگه داشتم میرفتی.... خانوم چه خبرته. بزن کنارررر
تو بلوار و جلو مدرسه و.... چرا سرعت میگیری...🧐
من بگم تو چرا میری🤓
هیچی دیگه خشکل ردش کرد...
نوبت من شد همچین با اعتماد به نفس نشستم به منم هی گفت برو دنده فلان به مدرسه رسیدیم گفتم نمیشه دنده زیاد کنم جلو مدرسه هست.😌
همه چیز عالی پیش رفت خیلی آروم گفت بزن کنار وایسا.... منم خوشحال که دیگه قبول شدم یهو بدون خلاص کردن وایسادم دیگه خودتون تصور کنید چی شد.
افسره یه نگاه کرد گفت عه....🤨
خلاصه خودکارش که داشت میرفت سمت قبولی آهسته برگشت سمت مردودی و امضا شد.
روز جالبی بود.
11 سال از اون روز میگذره خدا رو شکر راننده شدیم دیگه 😊😄
┄┅┅😅❅🤦♀🤦♂🤦♀🙋♂❅😅┅┅┄
@sotikodak