_-
پر میکشد قلبم دوباره با صدایش
پر میشود روحم ز عطر آشنایش
هم درد تنهایی و غم هایم کسی هست؟
بر شیشه میکوبد و می اید صدایش
بی چتر بی چکمه خیابان در خیابان...
حل میشود اشکم میان اشک هایش
دردِ دلم را هیچ کس جز او نفهمید
بی واژه میگویم غم خود را برایش
وا میشود غنچه به غنچه بغض هایم
گل میکند ابیات تازه در هوایش...
سهم من از باران همین ابیات خیس است
سهم من از باران غم بی انتهایش
حال مرا هرگز نمی فهمد دلی که
در ساعت باران اجابت شد دعایش
#محدثه_نبی_حسینی
-ایهام🪴🤍