جمعبندی مقالهی "روح توحید نفی عبودیت غیر خدا" ۲
خب سوالی که الان مطرح هست اینه که اگر بناست دنیا به شکلی اداره شود توسط انبیا و اولیا و ائمهی معصوم و مومنین که انسان ها بتوانند به کمال حقیقی خودشان برسند، این شیوه اداره جامعه و دنیا را چه کسی، چه نهادی، چه سازمانی برای ما مشخص میکند؟ این مهمترین بحث توحیدی ماست ما میخوایم بگیم این خداوند متعال است که با برنامهای که به انبیا علیهم السلام می دهد و انبیا میتوانند آن را اجرا کنند دنیا را به شکلی می سازند که تبدیل شود به بهشت دنیوی که انسانها در صلح و صفا به اوج کمال خود برسند ما به این قوانین توحیدی که در آن قوانین، مباحث آموزشی ما مباحث فرهنگی ما مباحث اقتصادی ما مباحث تربیتی ما مباحث دفاعی ما مباحث سلامت ما و هر مسئلهای که انسانها برای رشد شان به آن نیاز دارد را آن برنامه تدوین کرده است. پس توحید به معنای واقعی کلمه یعنی یک برنامه جامع الاطراف ای که میتواند دنیا را به شکل انسان پرور بسازد.
خب بنابراین اگر کسی از ما بپرسد که انبیا چرا مبعوث شده اند جواب ما چه خواهد بود جواب ما این است برای اداره جامعه به شکلی که انسانها بتوانند انسان واقعی شوند.
همینجا اجازه بفرمایید داخل پرانتز مطلب دیگری را عرض کنم و این مطلب اینکه سالها ما این بحث را داشتیم که دیانت ما از سیاست جدا نیست و یک انسان مسلمان باید در کنار دیانت سیاست هم داشته باشد این بحث با این شکل اگرچه درست است اما درست تر از این مسئله این است که بگوییم دیانت یعنی سیاست و دیانت یعنی ساختن جامعه و ایجاد فضای مناسب برای رشد انسان ها خب اگر بناست ما جامعه را بسازیم این ساختن جامعه و اداره کردن جامعه اسمش سیاست است یعنی، دیانت ما عین سیاست است دو مقوله نیست که بگیم دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست. دیانت یعنی ایجاد جامعه توحیدی که در این جامعه توحیدی عبودیت حق اتفاق بیفتد.
عبودیت حق همچنان که در کتاب طرح کلی هم آقا خودشون بیان کردند صرفاً به معنای نماز خواندن و عبادت کردن و روزه گرفتن را حج رفتن و خمس دادن این نیست که اعمال فردی حساب میشه عبودیت حق یعنی من هیچ گونه کرنشی در مقابل دشمن خدا در مسائل مربوط به زندگی خود نداشته باشم یعنی من هیچ قانون زندگی خودم را هیچ یک از قوانین زندگی خود را از دشمن خدا نگیرم از حق تعالی بگیرم از خالق خود بگیرم قانون اقتصادی خود را از حق تعالی بگیرم قوانین فرهنگی را همینطور قانون سیاسی را همینطور قانون تربیتی و آموزشی و دفاعی و سلامت و سایر قوانین را همینطور پس در منزل کوچک در عبودیت حق یعنی انجام واجبات فردی و ترک محرمات فردی اما در نگاه کلان تر عبودیت حق یعنی ایجاد جامعه ای که بر اساس قوانین حق اداره شود بر اساس دستورات هم اداره شود که اگر چنین جامعه ایجاد شود و تشکیل شود خود به خود به صورت خودکار به تعبیر رهبر انقلاب انسانها الهی تربیت میشوند.
خب حالا اگر این مقاله روح توحید رو بخواهیم در یک جمله بر اساس بیانات آقا در روز مبعث سال ۹۹ خلاصه کنیم باید بگوییم که توحید ابتدا به ما یک نظام معرفتی و یک منظومه معرفتی میدهد و بر اساس منظومه معرفتی به ما یک منظومه ارزشی می دهد و بر اساس منظومه ارزشی به ما امر می کند تا حکومتی تشکیل دهیم که آن منظومه ارزشی در مقام کنش و عمل مردم در متن جامعه محقق شود پس اگر منظومه معرفتی بر اساس توحید و منظومه ارزشی بر اساس توحید تبدیل شود به منظومه رفتاری و کنشی و عملیاتی مردم در قالب یک حکومت دینی، آنگاه ما میتوانیم ادعا کنیم که توحید را در تمام ساحات و در تمام بخش هایش پیاده کرده ایم.
حجهالاسلام و المسلمین فخریان
۹۹/۱/۱۶
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری