#الگوی_بینظیر
قسمت۳
و بالاخره صحنهی سوم از زندگی پیامبر، ذکر و عبادت الهی آن حضرت بود. پیامبر با آن مقام و با آن شأن و عظمت، از عبادت خود غافل نمیشد؛ نیمهی شب میگریست و دعا و استغفار میکرد. امسلمه یک شب دید پیامبر نیست؛ رفت دید مشغول دعا کردن است و اشک میریزد و استغفار میکند و عرض میکند: «اللّهم و لا تکلنی الی نفسی طرفة عین». امسلمه گریهاش گرفت. پیامبر از گریهی او برگشت و گفت: اینجا چه میکنی؟ عرض کرد: یا رسولالله! تو که خدای متعال اینقدر عزیزت میدارد و گناهانت را آمرزیده است - «لیغفرلک الله ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر» - چرا گریه میکنی و میگویی خدایا ما را به خودمان وانگذار؟ فرمود: «و ما یؤمننی»؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چیزی من را نگه خواهد داشت؟ این برای ما درس است. در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختی، در روز راحتی، در روزی که دشمن انسان را محاصره کرده است، در روزی که دشمن با همهی عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحمیل میکند، و در همهی حالات خدا را به یاد داشتن، خدا را فراموش نکردن، به خدا تکیه کردن، از خدا خواستن؛ این، آن درس بزرگ پیامبر به ماست.
@t_manzome_f_r
📌مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری