فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این تصاویر ۱۲۴ سال پیش در لیون فرانسه ضبط شده و به صورت رنگی درآمده. درست است که هیچ کس یادی از این برف بازی نمیکند! هیچ کس یادش نیست که چه کسی بازی را شروع کرد، یا آن مرد دوچرخه سوار چرا مسیرش را عوض کرد؟! اما این آدم‌ها را که نگاه می‌کنم هیچ چیزی کمتر از ندارند! می‌خندند، گریه می‌کنند، عاشق می‌شوند، قدرت می‌گیرند، ضعیف می‌شوند، ارزش‌هایی دارند امروز اما هیچ اثری از آنها نیست! نه از عاشق و نه معشوق، نه پولدار و نه بیچاره، نه خوشگل و نه زشت، نه مشهور و نه گمنام ! دنیا برای این نیست که بماند ... در این دنیا همه زیر گرد تاریخ گم میشویم! ____ یک روز همین خانه‌ای که سقف دارد خانه عنکبوت‌ها و لانه‌ی خفاش ها می‌شود، همین ماشینی که دوستش داریم زیر باران در یک گورستان ماشین زنگ می‌زند، همین بچه‌هایی که نفس‌مان به نفس‌شان بند است، می‌روند پی زندگی‌اشان. حتی نمی‌آیند آبی بریزند روی سنگ مزارمان. قبل از ما میلیاردها انسان روی این کره‌ی خاکی راه رفته‌اند. مغرورانه گفته‌اند: مگر من اجازه بدم! مگر از روی جنازه‌ی من رد بشید... و حالا کسی حتی نمی‌تواند هم استخوان‌های جنازه‌شان را پیدا کند که از روی آن رد بشود یا نشود!