چهارمين اثر، ذکر خدا، اين است که اگر کسي ذاکر خدا شد، خداوند ذکر او را در بين مردم قرار ميدهد.
مَنِ اشْتَغَلَ بِذِكْرِ اللَّهِ طَيَّبَ اللَّهُ ذِكْرَهُ، (تصنيف غررالحکم و دررالکلم ص188)، يکي از بهترين حالتهاي انسان اين است که ديگران از او به خوبي ياد کنند، از مهمترين آثار ذکر خدا اين است که خداوند کاري ميکند که ديگران به خوبي اين فرد را ياد کنند، ديگران نام او را به پاکي ميبرند.
* دچار بلا نميشود
پنجمين مورد اثر ذکر، اين است که ذاکر خدا، گرفتار بعضي از بلاها مثل صاعقه نميشود.
بعضي از بلاها، عجيب و شگفتآور است و خداوند آن بلا را نصيب ذاکرين نميکند مثل صاعقه.
در روايت نقل شده است: امام صادق(ع) ميفرمايد: «الصَّاعِقَةُ تُصِيبُ الْمُؤْمِنَ وَ الْكَافِرَ وَ لَا تُصِيبُ ذَاكِراً»، (بحار ج56 ص376)، صاعقه نصيب مومن و کافر ميشود، اما به ذاکر خدا اصابت نميکند.
* نگاه خداوند به ذکر
نگاه متقابل خداوند به ذاکر، ششمين اثر ذکر خدا ميباشد، خداوند ميفرمايد: « فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ» (بقره 152)
پس به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم. در دعاي جوشن کبير نيز آمده است: «يا خير ذاکر و مذکور» خداوند هم ذاکر است (ياد کننده) و هم مذکور است، وقتي ما خدا را ياد ميکنيم، ما ذاکريم و خداوند مذکور.
وقتي خداوند ما را ياد کرد، خداوند ذاکر و ما مذکور ميشويم، وقتي خدا ما را ياد کرد، در حقيقت بالاترين جايگاه انسانيت نصيب ما ميشود.
* زنده دل کيست
زنده دل شدن، هفتمين اثر ذکر است. در تحقيقي که در ادبيات عرفاني فارسي صورت گرفته حدود سيصد پسوند يا پيشوند براي «دل» يافتهاند.
(بزدل، کوردل، زندهدل، سنگدل، نرمدل، دلمرده، و غيره...)، يکي از پسوندهاي دل، «دلزنده»، ميباشد: حضرت اميرالمومنين(ع) ميفرمايد: «فِيالذِکر حَياةالقلوب» (تصنيف غررالحکم و دررالحکم ص189)
در ذکر گفتن، قلبها زنده ميشوند، همانگونه که آب، باعث حيات و زنده بودن طبيعت است، ذکر نيز سبب حيات روحي و معنوي انسان ميشود، کساني که از ذکر خدا غافل ميشوند، وجود معنوي و قلبي آنها همچون کوير تشته و سوزان است.
* درمان دردها
درمان دردها، هشتمين اثر ذکر را تشکيل داده است.
قرآن ميفرمايد: « فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ » (بقره آيه 10) همانطوري که جسم مريض ميشود، قلب نيز مريض ميشود. گناه باعث ميشود که دل ما مريض شود و زنگار آن را بگيرد، در اين حالت به خدا، جامعه خانواده و ... بيتوجه ميشويم. دواي بيماري دلها، ذکر خدا است. حضرت ميفرمايد: «ذکر الله شفاءُالقلوب» ذکر خدا، قلبها را شفا ميدهد، ذکر و ياد خدا سبب ميشود که دلها صيقل پيدا کنند و شفاف شوند. ذکر خدا همچون آبي زلال، ناپاکيها را از قلب و روح ميزدايد و به انسان براي درک درست هستي کمک ميکند.
* دوري از شيطان
نهمين اثر ذکر، دور کردن شيطان از انسان ذاکر است، قرآن ميفرمايد: « إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»(سوره اعراف آيه 201)، پرهيزکاران هنگامي که گرفتار وسوسههاي شيطان شوند، به ياد خدا ميافتند و در پرتو حق، ناگهان بينا ميشوند.
اين وسوسهها شامل وسوسههاي شياطين جن و انس ميشود، کسي که به ياد خدا باشد، به حرف هر کسي گوش نميکند، در هنگام عصبانيت، تصميم نميگيرد و...، شياطين به شيوههاي مختلف تلاش ميکنند تا انسان را از مسير مستقيم الهي منحرف کنند، ولي ذکر و ياد خدا وسيلهاي است براي ماندن انسان در مسير مستقيم.
* محبوب خداوند
دهمين مورد اثر ذکر خدا، اين است که محبوب خداوند قرار ميگيرد، امام صادق(ع) ميفرمايد: مَن اَکثَرَ ذِکراللهِ اَحبه. (بحار ج66 ص349) يعني کسي که ذکر زياد خدا را بگويد، متقابلا خدا هم او را دوست خواهد داشت.
* فراز ديگر دعا، دوام ذکر
«وارْزُقْني فيهِ ذِكْرَكَ بِدوامِهِ» در اين فراز، ما از خداوند، دوام ذکر را نيز طلب ميکنيم اميرالمومنين(ع) ميفرمايد: «المومن دائمالذکر» (تصنيف غررالحکم و دررالکلم ص90) مومن دائمالذکر است.
بعضي از انسانها وقتي گنبدي را ميبينند، به ياد خدا ميافتند، ولي فرد مومن دائماً به ياد خداست، هر کاري که ميخواهد انجام دهد اول فکر ميکند که آيا اين عمل مورد رضايت خداست، يا نه؟ همين امر باعث ميشود که در زندگي خود کمتر دچار اشتباه و لغزش شود.
امام سجاد(ع) ميفرمايد: اسئلک اَنْ تُصلي علي محمدٍ و آل محمد و اَنْ تَجْعَلني مِمَن يُديم ذِکرکَ، (صحيفه علويه ص189) خدايا مرا از کساني قرار بده که پيوسته به ياد تو هستند.
کسي که به ياد خدا باشد، سعي مي کند از افراد ناتوان و فقير دستگيري کند.
والسلام عليکم و رحمهالله و برکاته