💠 غریب
📍امام باقر علیه السلام فرمود: «يَا كَامِلُ الْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ الْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ» ای کامل !
مومن غریب است
مومن غریب است
و کسی که غریب باشد از عام و خاص همنشین ندارد تا با او گفت و گو کند:
محرم راز دل شیدای خود
کس نمی بینم ز خاص و عام را
و به ناچار مهر به دهان می زند و خاموش می شود:
مُهر بر لب زده، خون میخورم و خاموشم
و تو می بینی که گویا رنگ رخسارش تغییر کرده است:
به طَرَب حمل مَکُن سرخیِ رویم که چو جام
خونِ دل عکس برون میدهد از رخسارم
این سرخی که در روی من می بینی و اگر می بینی صورت من گل انداخته، از شدت طرب و فرح نیست و بلکه این تصویر و انعکاسی از خون دل هایی است که خورده و می خورم و چه خون دلی تلخ تر از غربت و تنهایی و بی کسی؟ اینکه انسان خودش را وصله ی ناجور عالم ببیند و در هیچ کس درد دین نبیند و همه مست و مسحور دنیا طلبی باشند.
هیچ کس از خدا نگوید، هیچ کس از خدا نشوند. همه سو هوس، همه سو هوا، همه بی خیال، همه خواب. نه کسی تو را درک کند، نه کسی با تو صحبت کند...
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍 چنین مومنی هر کجا برود طالب ندارد چون برخلاف عالمی حرکت می کند که جزء درد دنیا چیز دیگری نمی شناسند؛ گویی ساعت عالم به سویی می رود و او به سوی دیگری. و در این هنگام تصویری خلق می شود که در آن دو عکس ظاهر است و هر کدام نسبت به یکدیگر وارونه اند و اگر بخش باطل اکثر باشد، مومن غریب می شود، همانگونه که امام صادق علیه السلام در مقابل اظهار غربت محمد بن مسلم فرمود: «إن المؤمن فی هذه الدار غریب و فی هذا الخلق المنکوس» مومن در این خانه غریب و در میان خلق وارونه است!
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍و این تنهایی و غربت ادامه یابد تا هیچ کس پیدا نشود و خداوند سبحان منافقان را شبیه مومنان می کند تا آنها از شدت غربت به وحشت نیفتند: «یا سماعه آمنوا علی فرسهم و أخافونی أما والله لقد کانت الدنیا و ما فيها إلا واحد یعبد الله ولو کان معه غیره لأضافه الله عزوجل إلیه حیث یقول: «إن ابراهیم کان أمة قانتا لله حنیفا و لم یکن و لم یک من المشرکین» فعبر بذلک ماشاءالله ثم إن الله آنسه بإسماعیل و إسحاق فصارو ثلاثة أما والله إن المؤمن لقلیل و إن أهل الکفر لکثیر أ تدری لم ذاک فقلت لا أدری جعلت فداک فقال صیروا أنسا المؤمنین یبثون إلیهم ما فی صدورهم فیستریحون إلی ذلک و یسکنون إلیه» سماعه بن مهران گفت، موسی بن جعفر فرمود: سماعه آنها در خانه هایشان آسوده هستند ولی مرا میترسانند و در ناراحتی قرار داده اند. بخدا قسم در این دنیا زمانی بود که بیش از یک نفر خدا پرست وجود نداشت اگر بیشتر از یک نفر وجود می داشت در این آیه او را هم اضافه می نمود. به ابراهیم میفرماید: «إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّهً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ» به راستی ابراهیم، پیشوایی مطیع خدا [و] حق گرای بود و از مشرکان نبود، مدتی به تنهایی صبر کرد بعد خداوند او را بوسیله فرزندش اسماعیل و اسحاق دلگرم نمود و سه نفر شدند بخدا قسم مؤمن کم است ولی کفار زیاد هستند میدانی علت آن چیست؟ گفتم: نه فدایت شوم. فرمود: آنها شبیه مؤمنین هستند و با ایشان رفت و آمد دارند و اسرار خود را با هم در میان می گذارند مؤمنین خیال میکنند اینها هم با آنها هم عقیده هستند دلگرم می شوند و با آنها مأنوس می شوند و متوجه تعداد کم خود نمی شوند.