﷽ 🏴 پیام های حادثه کربلا ✅فداکاری مادران: 📖 سه نفر هستند كه با زن و بچه آمده‏اند خدمت‏ اباعبدالله كه بعد زن و بچه‏ هایشان رفتند در حرم اباعبدالله و با آنها بودند.  ☑️ یكی مسلم بن عوسجه است، دیگری عبدالله بن عمیر كلبی است و یكی دیگر ، مردی است به نام جناده بن‏ حرث الانصاری. 📋 درباره عبدالله بن عمیر نوشته ‏اند كه این مرد در خارج كوفه بود كه اطلاع‏ پیدا كرد جریان هایی در كوفه رخ داده و لشكر فراهم می‏ كنند برای اینكه‏ به جنگ اباعبدالله علیه السلام بروند. او از مجاهدین اسلام بود. با خودش گفت به‏ خدا قسم من سالها با كفار به خاطر اسلام جنگیده‏ ام و هرگز آن جهادها به‏ پای این جهاد نمی‏ رسد كه من از اهل بیت پیغمبر علیه السلام دفاع كنم. آمد به خانه، به زنش گفت: من چنین فكری كرده ‏ام. گفت: بارك الله، فكر بسیار خوبی‏ كرده‏ ای ولی به یك شرط. گفت: باید مرا با خودت ببری. 📖 زن را كه با خودش برد، مادرش را هم برد، و اینها چه زن هایی هستند....این مرد می رود تا شهید می شود. بعد سر او را می بُرند و به طرف خیام می اندازند. ☑️ این مادر سر پسر خود را می گیرد و به سینه می چسباند، می بوسد و می گوید: پسرم! حالا از تو راضی شدم، به وظیفه خودت عمل کردی. بعد می گوید: ولی ما چیزی را که در راه خدا دادیم پس نمیگیریم. همان سر را به سوی یکی از افراد دشمت پرتاب می کند.