کانال خاطرات آزادگان
هدایت شده از
علیرضایکه خانی
باسلام وعرض ادب برآزاده سرافراز ایران جان جناب سوسرایی عزیزوادمین محترم کانال ارزشمندخاطرات آزادگان سرافراز اینجانب مدتی است افتخارعضویت درکانال ارزشمندتان رادارم وهروزصبح ظهروشب دراولین وقت گوشی همراهم رابرمیدارم تاخاطرات آزادگان عزیزمان رامطالعه کنم وشبهانیزاگرخاطرات این عزیزان جان را مطالعه نکنم هرگزخواب ب چشمانم نمی آیدوپس مطالعه فکرم مشغول میشودباخودمیگویم این عزیزان چگونه باهمه ی شکنجه هایی ک میشدندزنده ب میهن بازگشتن هفته یپش پس ازبازیدازکانال باهمین افکاربخواب رفتم !!!!! درخواب جنگ ایران وعراق رودیدم منم به رسم وظیفه داوطلب ب جبهه اعزام شدم درمیدان نبردباسیدآزادگان حاج آقای ابوترابی آشناشدم وهمراهش بودم ک دراین عملیات من وحاج آقای ابوترابی به اسارت عراقیها درآمدیم ماراپس ازشکنجه های بسیارب مکان نامعلومی انتقال دادن وقتی من شکنجه میشدم میخواستم همه چیزرواعتراف کنم وقتی چشمم ب حاج آقاابوترابی می افتاد!!دردشکنجه رااحساس نمیکردم بلاخره این اسارت ماحدود۸الی۱۰سالی طول کشیدتاماراهمراه اسرای ایرانی ازادشدیم وب میهن بازگشتیم ملت ب استقبال ماآمده بودن چقدراین استقبال پرشوروزیبابود!!درهمین حال باصدای اذان صبح ازخواب بیدارشدم تواتاقم راه میرفتم سراغ جاج آقای ابوترابی رامیگرفتم تا۲روزپیش هنوزفکرمیکردم من اسیرعراق بودم ک آزادشدبودم ب خودم افتخارمیکردم که این ۱۰سال روتحمل کردم ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ بخاطرمطالب طولانی ازشماعزیزجان عذرخواهی میکنم ارادتمندشما علیرضاجعفری نیا ازشهرستان مرزی سرخس