♦️ دشت آزادگان در روزهای شروع جنگ ۲۱ سید فالح سید السادات ┄┅┅❀┅┅┄ 🔸در آذر ماه ۵۹ روند تلاش‌ها و فعالیت نیروهای مردمی و شهید دکتر مصطفی چمران ادامه یافت و درباره استفاده بیشتر دکتر از آب و نیز اعزام نیروهای شناسایی برای تعیین محل استقرار زرهی دشمن دنبال شد. دکتر مصطفی چمران برای شناسایی گاهی از هلیکوپتر استفاده می‌کرد و شهید سرگرد رستمی را با خود می‌برد و با دوربین شخصاً مواضع دشمن را نگاه می‌کرد. کروکی تهیه می‌نمود، در عباسیه یا رامسه یک به بررسی عکس‌های هوایی مربوط به استقرار نیروهای دشمن می‌پرداخت. سید فالح سید السادات که همکاری‌های اطلاعاتی زیادی با دکتر چمران نموده می‌گوید: موردی که من به آن توجه می‌کردم این بود که دکتر چمران دائماً در تلاطم و هیجان بود. او تلفات زیادی را بر دشمن وارد و بسیاری از تانک‌ها و ادوات نیروهای عراقی را منفجر کرد، اما آرام نبود. از او پرسیدم: آقای دکتر چرا راحت نیستی؟ گفت: چه راحتی باید احساس کنم. من با این تعداد نیروی کمی که دارم چه می‌‌توانم بکنم. دشمن سرزمین اسلامی را با زور اشغال کرده و افرادمان کشته می‌شوند. من و تعدادی نیروی محلی و عده‌ای که از تهران و چند نفر که از لبنان آمده‌اند، مانده‌ام با این نیرو، نمی‌توانم بعثی‌ها را از جایشان تکان دهم. آنها هم تا تلفات می‌دهند بلافاصله با نیروهای تازه نفس جایگزین می‌کنند. لذا وضع رضایت بخشی را احساس نمی‌کنم. من خود می‌دانم اگر همه نیروها از روی برنامه حرکت کنند دشمن هرگز نمی‌تواند مقاومت کند و شکست می‌خورد. به خصوص که سربازان او اولاً انگیزه جنگیدن را ندارند. بعضی مسلمان هستند، شیعه و می‌دانند که صدام حسین به دستور آمریکا این جنگ را به راه انداخته و تاکنون زبان‌های جانی و مالی فراوانی را بر مردم ما وارد کرده است. افرادی که از جبهه دشمن فرار کرده و نزد ما آمده‌اند گفته‌اند: غربی‌ها و کشورهای مرتجع منطقه، بعثی‌ها را وا داشته‌اند تا جلوی استحکام نظام اسلامی را بگیرد و نظام را ساقط کنند. البته من می‌گویم آنها کور خوانده‌اند و ملت ما آماده برای دفاع و شهادت می‌باشد، دیر یا زود با خواری و ذلت شکست می‌خورند، ولی تا آن زمان ما مشکلات زیادی را خواهیم داشت. شهید دکتر چمران با قاطعیت کارشناسی را شخصاً پی می‌گرفت، و اغلب با هلیکوپتر به همراه شهید سرگرد رستمی از خطوط و خاکریزهای دشمن با دوربین دیدن می‌کرد، عکس تهیه می‌کرد و آنگاه به عباسیه باز می‌گشت. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ ادامه دارد از کتاب اهواز در ۸ سال دفاع مقدس حمید طرفی 🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان https://eitaa.com/taakrit11pw90