🔰 ردپای فلسفه در آثار آوینی ✍️ مهدی ناظمی 🔸شهید آوینی، دانش آموخته رسمی فلسفه نبود و کاری هم که می کرد ربطی به فلسفه نداشت ولی هم در این حوزه مطالعه داشت و هم با اساتید فلسفه آشنا بود. با اینهمه خودش به این نکته آگاه بود و همیشه حواسش را جمع می کرد که با ادبیات فلسفی حرف نزند و حرفی نزند که از اساس و ریشه ضعیف باشد. با این وجود، نمی توان او را یک فرد غیر فلسفی نامید. 🔹ایشان در گفتگو با اساتید فلسفه مثل دکتر داوری اردکانی، راه خودشان را می جست و پیگیری می کرد. به همین خاطر وقتی امروز آثار ایشان را مطالعه می کنیم ردپای فلسفه را مشاهده می کنیم. نمونه اش اینکه اکثر تحلیل های ایشان یک سروگردن از اکثر تحلیل های زمان خودش قوی تر و غنی تر است. من فکر میکنم اگر شهید آوینی زنده بود و ما ایشان را اهل فلسفه می‌نامیدیم، انکار می کرد و خودش را اهل فلسفه نمی دانست و تلاش می‌کرد با پرسش هایش مسیر زندگی‌ش را پیدا کند و همین برایش کفایت می‌کرد. 🔸اتفاقاً از همین جهت الگوی خوبی برای جوانان امروز ماست، چون متاسفانه برخی از جوانان چیزهایی از فلسفه می خوانند و بعد تصور می کنند که فلسفه می دانند درحالیکه خواندن فلسفه، به معنی دانستن فلسفه نیست و خواندن، فقط می تواند تحلیل های ما را عمیق تر و شفاف تر کند ولی نمی تواند ما را فیلسوف کند. بنابراین اگر قرار است گهگاهی فلسفه بخوانیم خوب است به این پرسش جواب دهیم که برای چه فلسفه می خوانیم؟ چون اگر به این پرسش پاسخ دهیم بخش زیادی از مسیر را طی کردیم. ⚜️ @Taammolat74