مادرجان هیچ وقت برای مصیبتهای دنیایی گریه نمی کرد؛ ولی برای مصائب اهل بیت به پهنای صورتش اشک میریخت.🌧 دهۀ اول محرم تمام حسینیه را سیاه پوش میکرد. ساک لباس سیاه را از توی کمد می آورد بیرون همه مان تا ده روز سیاه پوش بودیم.🏴 شام غریبان که میشد همۀ برقها را خاموش میکرد و فقط چند تا شمع روشن روی طاقچه می گذاشت.🕯 می گفت امشب رختخواب پهن نکنید زیر سرتون بالش نذارین. میدونین شب عاشورا بچه های حضرت زهرا چطور خوابیدن؟ تازه اگر گذاشته باشن که بخوابن... امشب شب غریبی و یتیمی بچه های امام حسینه.💔 نمیدانم از کجا بوته خاری شبیه خار مغیلان پیدا کرده بود و گذاشته بود گوشۀ خانه که جلوی چشم ما باشد. حالش توی این ده روز با روزهای دیگر فرق میکرد. راه که میرفت، با خودش زمزمه میکرد و سینه میزد این بیت را خیلی دوست داشت این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟ / این چه شمعی ست که جانها همه پروانه اوست؟ برشی از زندگی مرحومه منصوره مقدسیان🌱 🔺@tabeen113