#تعبیر_خواب 😴🥱
تعبیر خواب فالوده
اگر کسی در خواب دید فالوده می خورد، سخنان دلنشینی می گوید و اگر کسی به او فالوده داد، آن شخص برای او سخنان دلنشین می گوید. شیرینی فالوده یعنی شیرین کامی و هر چه شیرینی شربت آن بیشتر باشد، شما را بیشتر تحسین می کنند. اگر سردی یخ فالوده بیشتر بود، سخنی سرد خواهید شنید یا پشت شما بد خواهند گفت.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند لقمه فالوده خورد، دلیل است سخن خوش بگوید. اگر ببیند که فالوده در دهن کسی نهاد، دلیل است که از بهر وی کاری نیکو کند.
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن فالوده بر چهار وجه است:
سخن خوش،
مالی که به زحمت حاصل کند،
کاری نیکو،
کاری که به دشواری برآید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
با عرض سلام و وقت بخیر. خواب دیدم توی آشپزخونه توی خونمون بودم. داشتم فالوده آماده میکردم که ببرم. اینجوری که یادم هست مقدار زیادی فالوده بود. دقیق یادم نیست این فالودهها یا شیره نداشتن، یا شیره اونها کم بود. داشتم داخل یه لیوان خیلی بزرگ رو پر از فالوده میکردم و فالودهها رو با دستم فشار میدادم که لیوان کاملا پر شده بود و فالودهها از لبه لیوان میریخت بیرون. بعد اینجوری که یادم هست زیر شیر آب یه استکان رو که توی بیداری توش چایی میخورم، داشتم میشستم. بعد از آشپزخونه اومده بودم بیرون. بلوز تنم نبود، نگران بودم که پدرم منو به این شکل (بدون لباس) ببینند (البته شلوار داشتم). داشتم سریع میرفتم داخل اتاقم که لباس بپوشم (البته قبلش که توی آشپزخونه بودم یادمه بلوز تنم بود). (توی بیداری شب قبلش چند ساعت قبل از خواب، از طریق پیام با آقایی که قبلا قرار بود ازدواج کنیم، بخاطر یک موضوع صحبتی داشتم. البته مسئله ازدواجمون بهم خورده و کاملا تموم شده. آیا خوابم میتونه در ارتباط با ایشون باشه؟) اگر تعبیر بفرمایید ممنون میشم. با تشکر
پاسخ
مدیر :سلام. تشکر. شما فکرتان را درگیر یک موقعیت ناراحت، روابطی سرد و رابطه ای بی نظم و شلوغ می یابید که حالا شاید شیرینی زمان خودش را هم داشته است ولی الان احساس می کنید که از جانب این شخص هیچ حمایتی ندارید. شما می خواهید اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و برای آینده تان برنامه ریزی کنید. شما دوست ندارید که احساستان راجع به این آقا را با خانواده و خصوصا پدرتان در میان بگذارید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خواب دیدم تو حیاط یه مدرسه ناشناس بودم دنبال یه گوشه میگشتم موهامو درست کنم کسی نباشه نشستم اون گوشه مقنعه مشکی سرم بود بردمش عقب موهامو با کش دم اسبی بستم .یه پسره که همکار سابقم بود روبه روم بود تو خواب اون لحظه نگام کرد منو نمیشناخت انگار .یه هد قرمزم داشتم موهامو قشنگ پوشوندم بعد همکارم و دوستاش روبه روی یه سری دختر نشسته بودن دخترا اذیت میکردن اون سرش پایین بود منم اون گوشه کنجکاو بودم ببینم رفتارشون چطوریه اونم کوتاه کوتاه نگام میکرد و من قایم میشدم نگامو میدزدیدم من گوشیمو نگاه کردم گزاشتم جیبم یه خانومه که معلممون بودو خیلیم سختگیر بود تو خواب هنرپیشه خانوم ثریا قاسمی بود اومد همرو برد جدا کرد میخندیدم .من دختر خوبی بودم کاریم نداشت فقط منو و همکارم بودیم تو حیاط. اون میترسید بامن حرف بزنه گیر بدن بهش تاراحتم بود. معلممون بهم گفت ناهار چیکار کنیم گفتم فالوده و کتلت درس میکنم {بااینکه اصلا مواد تشکیل دهندشو نمیدونم} رفتم بطری ابلیمو و شکر و گلاب بود یا اب شک دارم اوردم به پسره پیشنهاد دادم ناراحتی نداره اصلا تو درست کن اونم خوشحال شد اومد اشپزخونه ازم این سه موادو گرفت.تو اشپزخونه بودم کتلت درست کنم اونم داشت بیرون درست میکرد فالوده رو .من یه پیاز گنده دستم بود ولی رفتم از معلممون کمک خواستم بهم فالوده درس کردنو یاد بده که اومد داشت یادم میداد.
پاسخ
مدیر :سلام. شما در جنبه های عمومی زندگی تان بی خیال و ساده نگر هستید. به نظر شما این عقلانی است که شور و شوق وجودتان را ابراز کنید و کارهایتان را از روی فکر انجام دهید. همکار سابق شما بازیگوش نیست و توجهی به بازیگوشی ها ندارد. شما دنبال امنیت و حمایت هستید و راز خود را بروز نمی دهید ولی ذهنتان راجع به رازهای دیگران کنجکاو است. شما حرف های زیبایی می زنید و شیرین سخن هستید و از نظر اقتصادی هم اوضاعتان خوب است. آن آقا هم مثل شما سخنور خوبی است و شما به غیبت کردن هم علاقه دارید و البته می خواهید مهارت های سخنور خوبی بودن را یاد بگیرید و بتوانید به موقع فیلم بازی کنید!! :))))))
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•
tabire khaab | 𝙹𝙾𝙸𝙽👇
@tabire_khaab🔮📿
•┈┈┅┅┅⭑┅┅┅┈┈•